جانوری که از پوستش پوستین کنند (برهان) توضیح با مراجعه بماخذی که در دست بود تشخیص این جانور میسر نشد زیرا حیوانات متعدد بصفت فوق متصفند: همه نافه مشک و موی سمور ز سنجاب و قاقم ز کیمال و بور
جانوری است که از پوست آن پوستین سازند و کبودرنگ بود و بیشتر از طرف شروان بیارند، (فرهنگ رشیدی)، جانوری است که از پوستش پوستین سازند و آن پوستین کبودرنگ می باشد و بیشتر از جانب شروان آرند، (برهان) (از آنندراج)، یک نوع حیوانی که پوست آن کبودرنگ است و از پوست آن پوستین می سازند، (ناظم الاطباء)، جانوری است که از پوستش پوستین کنند، با مراجعه به مآخذی که در دست بود تشخیص این جانور میسرنشد زیرا حیوانات متعدد به صفت فوق متصفند، (فرهنگ فارسی معین) : همان نافۀ مشک و موی سمور ز سنجاب و قاقم ز کیمال و بور به موی و به بوی و به دینار و زر شد آراسته پشت پیلان نر، فردوسی، ز سنجاب و قاقم ز موی سمور ز گستردنیها ز کیمال و بور، فردوسی، چه از مشک و کافور و خز و سمور سیاه و سپید و زکیمال و بور، فردوسی
نوار پهنی که بالای بار اسب و ستور می بندند سرشیر. نواری پهن که بر بالای بار الاغ و استر کشند بالا تنگ: در کار و برون کار هستی گه آهن و گه دوال کیماک. (سوزنی)