جدول جو
جدول جو

معنی کورتاژ - جستجوی لغت در جدول جو

کورتاژ
عمل خارج کردن جنین از رحم، سقط جنین
تصویری از کورتاژ
تصویر کورتاژ
فرهنگ فارسی معین
کورتاژ
عمل تراشیدن بافت های ناسالم یا غیرلازم حفره ای از بدن به منظور معالجه یا تشخیص مرض، بیرون آوردن جنین مرده از رحم
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نورتاب
تصویر نورتاب
آباژور
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از هورتاش
تصویر هورتاش
(دخترانه)
همچون خورشید، آنکه چون خورشید نورانی است، هور (فارسی) + تاش (ترکی)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از کارتار
تصویر کارتار
دولتمرد، عامل، دولتمرد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رپورتاژ
تصویر رپورتاژ
قایع و خبرنگاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اورتاق
تصویر اورتاق
تاجر بازرگان، شریک انباز مصاحب. بنگرید به ارتاغ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اورتاغ
تصویر اورتاغ
تاجر بازرگان، شریک انباز مصاحب. بنگرید به ارتاغ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کورمار
تصویر کورمار
نوعی مار بی زهر که حشرات را می خورد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فورلاژ
تصویر فورلاژ
بدنه هواپیما
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کمرتاب
تصویر کمرتاب
(کشتی) یکی از فنون کشتی قدیم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کورمال
تصویر کورمال
حرکت با احتیاط و دست مالیدن به اطراف در تاریکی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مونتاژ
تصویر مونتاژ
جفت و جور کردن، بالا بردن ارتفاع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کورمال
تصویر کورمال
حرکت با احتیاط و دست مالیدن به اطراف در تاریکی
فرهنگ فارسی معین
((کُ تُ))
نام تجاری دارویی که در پزشکی عمدتاً برای درمان بیماری های التهابی به کار می رود
فرهنگ فارسی معین
((مُ))
در کنار هم گذاشتن و به هم چسباندن فیلم ها یا عکس ها و... برای بوجود آوردن یک مجموعه، سوار کردن و به هم بستن قطعات یک دستگاه یا ماشین
فرهنگ فارسی معین
در کنار هم قرار دادن و روی هم سوار کردن اجزای یک ماشین یا دستگاه، (سینما) تدوین
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رپورتاژ
تصویر رپورتاژ
گزارش، شرح و تفسیر قضیه، شرح و تفصیل خبر یا کاری که انجام یافته
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ورتاج
تصویر ورتاج
(دخترانه)
گلی سرخ رنگ که همیشه روی به آفتاب دارد
فرهنگ نامهای ایرانی
فرانسوی بزرگ سرخرگ سرخ رگی که در انسان از بطن چپ قلب خارج شود و آن تنه اصلی و عمومی سرخرگهای دیگر بدنست و بدو قسمت سینه یی و شکمی تقسیم گردد و خون روشن (اکسیژن دار) در آن جاریاست بزرگ سرخ رگ بدن ام الشرائین آورت آورطی ارطی. فرهنگستان این کلمه را در برابر انتخاب کرده است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آورتا
تصویر آورتا
بزرگ سرخ رگ، رگ جان، مام رگ
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اوراژ
تصویر اوراژ
فرانسوی توفبار زبانزد هوا شناسی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ورتاج
تصویر ورتاج
پنیرک، آفتاب گردک، نیلوفر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کوتار
تصویر کوتار
کوچۀ تنگ و سرپوشیده، ساباط، دالان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کوتاه
تصویر کوتاه
کوچک، کم استمرار، کم ارتفاع، مقابل بلند، کسی یا چیزی که بلندیش از نوع خود او کمتر باشد، مختصر، اندک، کم
کوتاه آمدن: کنایه از کوتاه شدن، به کوتاهی پرداختن، خودداری از دنبال کردن نزاع و مرافعه
کوتاه کردن: از درازی و بلندی چیزی کم کردن، مختصر کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ولتاژ
تصویر ولتاژ
مقدار نیروی محرک الکتریکی که برق را در هادی ها جریان می دهد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کوتاه
تصویر کوتاه
قصیر و کم طول، نقیص بلند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کوتال
تصویر کوتال
مغولی کتل بنگرید به کتل اسب سواری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کورکا
تصویر کورکا
طبل بزرگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کورتر
تصویر کورتر
مسکوک ایالات متحده آمریکا معادل 25 سنت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کوربا
تصویر کوربا
آشی که از کور (کبر) پزند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کوران
تصویر کوران
جاری، رایج
فرهنگ لغت هوشیار
ماده ای سمی دارای ترکیب شیمیایی درهم و متفاوت که بومیان آمریکای جنوبی آنرا برای زهر آلود ساختن نوک نیزه صید حیوانات بکار میبرند. این ماده از گیاهان مختلف خصوصا گونه های مختلف جوالقی و گیاهان تیره کبابه و تیره عشقه ها و غیره استخراج میشود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کوراث
تصویر کوراث
جمع کارث کارثه، رنج ها رنج آور ها
فرهنگ لغت هوشیار
برانداختن حکومت با استفاده از قوای نظامی و تسلط بر اوضاع و روی کار آوردن حکومتی نو را گویند
فرهنگ لغت هوشیار