معنی ورتاج - فرهنگ نامهای ایرانی
معنی ورتاج
ورتاج(دخترانه)
گلی سرخ رنگ که همیشه روی به آفتاب دارد
تصویر ورتاج
فرهنگ نامهای ایرانی
واژههای مرتبط با ورتاج
ورتاج
ورتاج
پنبرک: توتا جور ملک شرف بادی واعدات بر آتش غم سوخته بادند چوور تاج. (سوزنی)، آفتاب پرست
فرهنگ لغت هوشیار
ورتیج
ورتیج
بِلدِرچین، پرنده ای با بال های کوتاه منقار کوچک و صدای بلند، کَرَک، وُشم، سَلویٰ، بَدبَدِه، سَمانِه، کَراک، سَمان
فرهنگ فارسی عمید
ارتاج
ارتاج
ارتاج باب، بند کردن در را. در ببستن. ببستن. بستن در را. در را بستن. (تاج المصادر بیهقی) ، پویه دوانیدن. (منتهی الارب). شتر را دوانیدن. پویانیدن شتر. (تاج المصادر بیهقی)
لغت نامه دهخدا
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.