جدول جو
جدول جو

معنی کورمار

کورمار
نوعی مار بی زهر که حشرات را می خورد
تصویری از کورمار
تصویر کورمار
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با کورمار

کوروار

کوروار
مانند کور. چون نابینایان:
سوی شهر بی نیازی ره بپرس
چند گردی کوروار اندر ضلال.
ناصرخسرو.
ناخنی که اصل کار است وشکار
کوژ کمپیری ببرد کوروار.
(مثنوی چ رمضانی ص 258)
لغت نامه دهخدا

کورمال

کورمال
در تداول عامه، حرکت بااحتیاط و دست مالیدن به اطراف در تاریکی، غالباً کورمال کورمال (به تکرار) استعمال شود، (فرهنگ فارسی معین)، و رجوع به کورمال رفتن، کورمالی کردن و کورمال کورمال شود
لغت نامه دهخدا

کومار

کومار
سیاکوتی، درختچه ای از تیرۀ گل سرخیان با شاخه های انبوه و خاردار و برگ های سبز تیره که گل های آن در طب به عنوان مقوی قلب و ضد تشنج به صورت دم کرده یا پودر به کار می رود، بَلَک، سُرخ وَلیک، قَرَه گیلِه، وَلَک، کورچ، کِویچ، مارِخ، وَلیک، سیاه الله
کومار
فرهنگ فارسی عمید

کورار

کورار
ماده ای سمی دارای ترکیب شیمیایی درهم و متفاوت که بومیان آمریکای جنوبی آنرا برای زهر آلود ساختن نوک نیزه صید حیوانات بکار میبرند. این ماده از گیاهان مختلف خصوصا گونه های مختلف جوالقی و گیاهان تیره کبابه و تیره عشقه ها و غیره استخراج میشود
فرهنگ لغت هوشیار