- کمرگاه
- کمر، جایی که کمربند بسته می شود
معنی کمرگاه - جستجوی لغت در جدول جو
- کمرگاه
- محلی که کمر بند یا تنگ بر آن قرار گیرد کمر بست میان: (مویت نهاده سر بکمر گاه تو مگر آمد که با تو دست هوس در کمر کند)، (سلمان ساوجی)
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آتلیه
محل ساختن چیزها مخصوصاً بافتن جامه، چارچوبی که بر آن جامه کشند، طراز، آنجا که کاری کنند، هر جا که چیزها در آن سازند، میدان جنگ
محل ساختن چیزها، جای کار کردن کارگران
کارخانه، محل کار، جای کار کردن کارگران
محل انجام کارهای هنری، کنایه از منسوج، پارچه، دار قالی، دکان،برای مثال ز درگه کرمت روی ناامیدی نیست / کجا رود مگس از کارگاه حلوایی (سعدی۲ - ۶۷۴)
محل انجام کارهای هنری، کنایه از منسوج، پارچه، دار قالی، دکان،
محلی که کمر بند یا تنگ بر آن قرار گیرد کمر بست میان: (مویت نهاده سر بکمر گاه تو مگر آمد که با تو دست هوس در کمر کند)، (سلمان ساوجی)
مدت مدید
معبر، معبر، مسیر
زمان قدیم، زمان دیر
خیمه پادشاهان، بارگه، جائی که پادشاهان مردم را بحضور بپذیرند
کرسی و صندلی که بر آن نشینند
چراگاه
رستخیز
خیمه گاه خرگاه بزرگ و مدور
جای تفرج گردشگاه جایی که شادمانی آورد جای کشت و گذارمانند باغ و مرغزار و جز آن
زمان پیش از صبح، سحر
لاتینی تازی گشته پرند زر دوخت
محل سور و مهمانی
محل تفرج جای گردش، تماشاگاه
آلت تناسل
دیوان محاسبات، دفتر خانه
جای غور، محل غور، جای فرو رفتن
جای گذشتن و عبور کردن، گذر، محل عبور
جایی که از آنجا کوچ کنند، زمان کوچ کردن
کرسی، صندلی، تخت، چهارپایه ای برای نشستن، برای مثال نهادند زرّین یکی زیرگاه / نشست از برش پهلوان سپاه (فردوسی - ۷/۵۸۸)
کاهندۀ عمر، آنچه عمر را می کاهد و تلف می کند
کسی که از حقیقت و چگونگی کاری و امری باخبر است، کارمند ادارۀ آگاهی، پلیس مخفی، کنایه از جاسوس، منجم، خبردهنده
جای چریدن حیوانات علف خوار
مخفّف واژه چهارگاه
مخفّف واژه چهارگاه
سرزمینی که در آن شکار فراوان باشد، جای شکار کردن، شکارگاه، شکارستان، نخجیرگاه، صیدگاه، متصیّد
میان روز که هوا گرم است، ظهر، هنگام ظهر، جای گرم
کاخ و دربار پادشاه، برای مثال جزای حسن عمل بین که روزگار هنوز / خراب می نکند بارگاه کسری را (ظهیرالدین فاریابی - ۳۴) ، خیمۀ پادشاهی، جای رخصت و اجازه، جایی که پادشاهان مردم را بار بدهند و به حضور بپذیرند
دیدگاه، عقیده، جای نظر کردن، جای نگریستن، تماشاگاه
خرنوب، درختی با شاخه های گره دار، برگ های مرکب، گل های زرد خوشه ای و میوۀ غلاف دار، دراز، شیرین و شبیه باقلا، خرّوب، سخینوس