معنی کمرگه کمرگه محلی که کمر بند یا تنگ بر آن قرار گیرد کمر بست میان: (مویت نهاده سر بکمر گاه تو مگر آمد که با تو دست هوس در کمر کند)، (سلمان ساوجی) تصویر کمرگه فرهنگ لغت هوشیار