جدول جو
جدول جو

معنی کاووش - جستجوی لغت در جدول جو

کاووش
(پسرانه)
جستجو، بررسی، تحقیق
تصویری از کاووش
تصویر کاووش
فرهنگ نامهای ایرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از چاووش
تصویر چاووش
(پسرانه)
آنکه پیشاپیش زائران حرکت می کند و اشعار مذهبی می خواند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از کاووس
تصویر کاووس
(پسرانه)
از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر کیقباد پادشاه کیانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از چاووش
تصویر چاووش
نقیب و پیشرو لشکر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کاویش
تصویر کاویش
ظرفی که در آن شیر گاو را می دوشند، گاودوش، گاودوشه، ظرف ماست یا دوغ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چاووش
تصویر چاووش
کسی که پیشاپیش دسته ای حرکت می کند و اشعار مذهبی می خواند، کسی که پیشاپیش قافله یا لشکر حرکت می کرد و آمدن آنان را با صدای بلند اعلام می کرد، برای مثال بانگ چاووشان چو در ره بشنود / تا نبیند رو به دیواری کند (مولوی - ۳۶۷)، مامور تشریفات دربار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زاووش
تصویر زاووش
سیّارۀ مشتری، در علم نجوم پنجمین و بزرگ ترین سیارۀ منظومۀ شمسی، زوش، ژوپیتر، قاضی فلک، هرمز، برجیس، زواش، قاضی چرخ، سعد السّعود، اورمزد، سعد اکبر، زاوش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کاکوش
تصویر کاکوش
بنفشه
فرهنگ لغت هوشیار
ظرفی که در آن ماست کنند و حرکت دهند تا مسکه آن بر آید، ظرف ماست و دوغ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کالوش
تصویر کالوش
نوعی آش: (بیاورد کالوشه ای بر نهاد و زان رنج مهمان همی کرد یاد) (بیخت و بخوردند و می خواستند یکی مجلس دیگر آراستند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زاووش
تصویر زاووش
سیاره مشتری، پنجمین سیاره منظومه شمسی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کاویش
تصویر کاویش
ظرف دوغ و ماست
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کاووک
تصویر کاووک
آشیانه مرغان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کاووک
تصویر کاووک
لانه مرغ، زنبیلی که در میان خانه بیآویزند تا کبوتر در آن آشیانه کند، کابوک، کابک، کاوک، کاواک
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کاوش
تصویر کاوش
جستجو، تفحص، کندن زمین، کنایه از رخنه، نفوذ، برای مثال پرستیدن داور افزون کند / ز دل کاوش دیو بیرون کند (فردوسی - ۷/۱۸۱)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کاوش
تصویر کاوش
کندگی، کاویدن، حفر، تجسس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کاوش
تصویر کاوش
((وُ))
جستجو، تفحص
فرهنگ فارسی معین