جدول جو
جدول جو

معنی کارتزین - جستجوی لغت در جدول جو

کارتزین
فرانسوی دکارت باور دکارتی: کسی که نهاده های فرزانی دکارت را باور دارد
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کارگزین
تصویر کارگزین
آنکه کاری برای کسی برگزیند، کارگزیننده، برگزینندۀ کار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کارولین
تصویر کارولین
(دخترانه)
نام ناحیه ای در آمریکای شمالی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پاریزین
تصویر پاریزین
فرانسوی پاریسی (سعید نفیسی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کارابین
تصویر کارابین
نوعی تفنگ لوله کوتاه سرپر، قرابین
فرهنگ فارسی عمید
نوعی تفنگ کوتاه و سبک که مدتی طولانی مورد استعمال سواره نظام و شکاریان پیاده اروپای غربی بود، نوعی مدبر که در کوهنوردی هنگام استفاده از طناب بکار برند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کار گزین
تصویر کار گزین
رئیس اداره کار گزینی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کار زدن
تصویر کار زدن
استعمال کردن بکار بردن بکار زدن
فرهنگ لغت هوشیار
اداره ایست که در وزارتخانه بکار اعضا رسیدگی گرده شغل آنها را معین و تغییر ماموریت آنها را مطابق اطلاعات و احتیاج و شایستگی هر یک تعیین می نماید و سابقاً استخدام پرسنل نامیده می شد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از داروزین
تصویر داروزین
((وِ زِ))
نرده ای که جلو اتاق یا ایوان درست کنند، تکیه گاه، طارمی، دارافزین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کارتینه
تصویر کارتینه
عنکبوت، تار عنکبوت، کارتند، کارتن، کارتنک
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کارتریچ
تصویر کارتریچ
ظرف یا محفظه ای حاوی ماده، وسیله یا جسمی که جا به جا کردن و استفاده از آن با دست دشوار و پردردسر یا ناراحت کننده است
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کار زدن
تصویر کار زدن
((زَ دَ))
استعمال کردن، به کار بردن، استفاده کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کارگزینی
تصویر کارگزینی
((گُ))
به کار گماشتن (کسی را)، اداره ای که به کار استخدام، ماموریت، ترفیع، انتقال، بازنشستگی و سایر امور مربوط به کارمندان و کارکنان یک سازمان می پردازد، اداره استخدام
فرهنگ فارسی معین
از هورمون هایی که به وسیلۀ بخش قشری غدد فوق کلیوی به داخل خون ترشح می شود و مهمترین کار آن افزایش غلظت خون است
فرهنگ فارسی عمید
بخشی در ادارات که مسئول نگه داشتن سوابق خدمت کارمندان آن اداره و تغییر ماموریت آن ها است، واحد استخدام
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مارتین
تصویر مارتین
(پسرانه)
رهبر
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ارتگین
تصویر ارتگین
(پسرانه)
همسر دلاور
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از کاترین
تصویر کاترین
(دخترانه)
پاک، بی آلایش
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از آرتزین
تصویر آرتزین
چاه جهنده، خیزچاه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آرتزین
تصویر آرتزین
چاه جهنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کاربین
تصویر کاربین
کاربیننده، کارشناس، کاردان، ماهر، برای مثال شکر ایزد را که ما را خسرویی ست / کارساز و کاربین و کاردان (فرخی - ۲۶۳)
فرهنگ فارسی عمید
جمع کاتب، نویساران جمع کاتب درحالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کاپتین
تصویر کاپتین
سلطان سروان، فرمانده، ناخدای کشتی، رهبر تیم ورزش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کاربین
تصویر کاربین
کارشناس، کاردان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کاکتین
تصویر کاکتین
فرانسوی خارین از دارو های گیاهی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کبرتین
تصویر کبرتین
منسوب به کبرت کبریتی گوگرد ین: (آنگاه خدای عزوجل اندر دوزخ آسیا سنگهای کبرتین باراند) (تفسیر کمبریج)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مارتین
تصویر مارتین
نام تجارتی نوعی تفنگ که در زمان قاجاریه در ایران معمول بود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آرتزین
تصویر آرتزین
((تِ یَ))
چاه جهنده، چاهی که بین دو دامنه در دره حفر کنند، و آبش به صورت جهنده از آن خارج می شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کارتون
تصویر کارتون
((تُ))
نقاشی متحرک
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کاربین
تصویر کاربین
کاردان، کارشناس
فرهنگ فارسی معین
چاهی که بیشتر در میان دره بین دو دامنه حفر می شود و آب از دهانۀ آن فوران کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کارتزینیسیم
تصویر کارتزینیسیم
فرانسوی دکارت گروی دکارت باروی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارزین
تصویر ارزین
(پسرانه)
نام فرماندار پارس هنگام یورش اسکندر به ایران
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از کارتن
تصویر کارتن
جعبۀ مقوایی که برای بسته بندی اجناس مختلف به کار می رود، جلد مقوایی، پوشه
فرهنگ فارسی عمید