جدول جو
جدول جو

معنی کارتینه

کارتینه
عنکبوت، تار عنکبوت، کارتند، کارتن، کارتنک
تصویری از کارتینه
تصویر کارتینه
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با کارتینه

کارتنه

کارتنه
عنکبوت: (زدام کار تنه چون مگس فرار کند فضای روزی او بسته راه پروازش) (رکن بکرانی)، نسج عنکبوت کار تنک
کارتنه
فرهنگ لغت هوشیار

کرتینه

کرتینه
عنکبوت: (زدام کار تنه چون مگس فرار کند فضای روزی او بسته راه پروازش) (رکن بکرانی)، نسج عنکبوت کار تنک
کرتینه
فرهنگ لغت هوشیار

کارتیه

کارتیه
ژاک. ملاح فرانسوی متولد در ’سنت مالو’ به سال 1534. وی از طرف فرانسوای اول برای اکتشاف بشمال اقیانوس اطلس فرستاده شد و ارض جدید و کانادا را که سواحل آن به سال 1497 توسط ’کابو’ کشف شده بود، یافت. و از این ممالک دیدن کرد و بنام پادشاه فرانسه حق مالکیت آن را به دست آورد (1491- 1557)
لغت نامه دهخدا

کارتنه

کارتنه
عنکبوت. (ترجمان القرآن). کارتن. کارتنک. (برهان). تنند. (رودکی ص 1170). تننده. دیوپای. (رودکی ص 1296). جولا. کره تن. کروتنه. (برهان قاطع چ معین حاشیۀ لغت کارتنه) :
ز دام کارتنه چون مگس فرار کند
فضای روزی او بسته راه پروازش.
رکن بکرانی.
، در جهانگیری آمده که شملیز را گویند و آن را شنبلیت نیز خوانند و بتازی حلبه گویند. (انجمن آرای ناصری). شنبلید. شنبلیله. رجوع به شنبلیله شود
لغت نامه دهخدا

کرتینه

کرتینه
پردۀ سفیدی باشد مانند کاغذ که عنکبوت سازد و به درون آن رود و بچه نهد و تخم برآرد اگر آن را بر بازوی کسی که تب ربع میکرده بندند زایل شود. (از برهان) (ازآنندراج). کرتنه. کارتنه. (فرهنگ فارسی معین) ، خود عنکبوت را نیز گویند. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا