چهار جهت اصلی که عبارت است از مشرق، مغرب، شمال و جنوب، چهار سمت چهارجهت فرعی: چهار جهتی که بین چهار جهت اصلی قرار دارد و عبارت است از شمال شرقی، جنوب شرقی، شمال غربی و جنوب غربی
چهار جهت اصلی که عبارت است از مشرق، مغرب، شمال و جنوب، چهار سمت چهارجهت فرعی: چهار جهتی که بین چهار جهت اصلی قرار دارد و عبارت است از شمال شرقی، جنوب شرقی، شمال غربی و جنوب غربی
چهارطرف، چهارجانب، چهار سمت، جهات چهارگانه، کنایه از دنیا، نوعی پیچ گوشتی با سری متقاطع، کنایه از چهارراه میان بازار، محلی که چهار بازار از آن منشعب می شود، چهارراه، کنایه از همه جا، چهارضلعی، ویژگی شکم سیر و بسیار پر
چهارطرف، چهارجانب، چهار سمت، جهات چهارگانه، کنایه از دنیا، نوعی پیچ گوشتی با سری متقاطع، کنایه از چهارراه میان بازار، محلی که چهار بازار از آن منشعب می شود، چهارراه، کنایه از همه جا، چهارضلعی، ویژگی شکم سیر و بسیار پر
دهی است از دهستان مرکانه بخش پاپی شهرستان خرم آباد که در 30 هزارگزی باختر سپیددشت و 20 هزارگزی شمال باختر ایستگاه چم سنگر واقع است. جلگه و سردسیر است و 60 تن سکنه دارد. آبش از سراب چنارگل. محصولش غلات. شغل اهالی زراعت و راهش مالرو است. ساکنان آبادی از طایفۀ پاپی میباشند و برای تعلیف احشام در حوالی ده تغییر مکان میدهند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی است از دهستان مرکانه بخش پاپی شهرستان خرم آباد که در 30 هزارگزی باختر سپیددشت و 20 هزارگزی شمال باختر ایستگاه چم سنگر واقع است. جلگه و سردسیر است و 60 تن سکنه دارد. آبش از سراب چنارگل. محصولش غلات. شغل اهالی زراعت و راهش مالرو است. ساکنان آبادی از طایفۀ پاپی میباشند و برای تعلیف احشام در حوالی ده تغییر مکان میدهند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
مرکب از چهار (عدد اصلی) + خال. در تداول عامه مرادف ’لو’. و خال به هریک از نقش های قراردادی ورق های بازی اطلاق شود. و هر خال نمایندۀ واحدی باشد. چهارلو، برگ یا ورق بازی که چهارلو یا چهار نقش داشته باشد، اصطلاح دیگری است در ورق بازی و آن چهارگونه نقش منقوش بر ورقهای بازی است و آن نقوش: خال سیاه خشت دل گشنیز یا خاج است، اصطلاح دیگری است در ورق بازی و آن چهار مشابه است از چهار نقش چون: چهارآس، چهارشاه، چهاربی بی، چهارسرباز، چهارده لو و غیره..
مرکب از چهار (عدد اصلی) + خال. در تداول عامه مرادف ’لو’. و خال به هریک از نقش های قراردادی ورق های بازی اطلاق شود. و هر خال نمایندۀ واحدی باشد. چهارلو، برگ یا ورق بازی که چهارلو یا چهار نقش داشته باشد، اصطلاح دیگری است در ورق بازی و آن چهارگونه نقش منقوش بر ورقهای بازی است و آن نقوش: خال سیاه خشت دل گشنیز یا خاج است، اصطلاح دیگری است در ورق بازی و آن چهار مشابه است از چهار نقش چون: چهارآس، چهارشاه، چهاربی بی، چهارسرباز، چهارده لو و غیره..
چهار حد اصلی. چهارسوی وچهارطرف: چهار جهت اصلی، مشرق، مغرب، شمال و جنوب. چهار جهت فرعی، شمال شرقی، شمال غربی، جنوب شرقی و جنوب غربی، عالم. رجوع به چارجهت شود
چهار حد اصلی. چهارسوی وچهارطرف: چهار جهت اصلی، مشرق، مغرب، شمال و جنوب. چهار جهت فرعی، شمال شرقی، شمال غربی، جنوب شرقی و جنوب غربی، عالم. رجوع به چارجهت شود