جدول جو
جدول جو

معنی چطی - جستجوی لغت در جدول جو

چطی
چگونه
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بطی
تصویر بطی
درنگ کننده، کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خطی
تصویر خطی
نوشته شده با دست مثلاً کتاب خطی
تهیه شده در الخطّ بحرین مثلاً نیزۀ خطی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از وطی
تصویر وطی
جماع کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چای
تصویر چای
درختچه ای با برگ های دندانه دار که معمولاً در نقاط معتدل و مرطوب می روید، برگ های این گیاه که دارای تئین، نئوفیلین، تانن، اسیدگالیک، ویتامین c، دم کردۀ برگ های خشک این گیاه که به صورت نوشیدنی گرم مصرف می شود
چای آق پر: نوعی چای با پرهای سفید
چای باروتی: نوعی چای مرغوب شکسته و بسیار نرم
چای پر درشت: نوعی چای
چای زرین: نوعی چای با پرهای درشت و زرد رنگ
چای سبز: نوعی چای محرک با طعم تند که برگ های آن را پس از چیدن فوراً در هوای آزاد خشک می کنند
چای سفیدپر: نوعی چای با پرهای سفید، چای آق پر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چپی
تصویر چپی
کنایه از طرفدار اصلاحات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و امثال آن، چپ بودن، چپه شده، منحرف گشته
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چکی
تصویر چکی
خرید و فروش یکجا، چیزی که بدون شمردن یا وزن کردن خرید و فروش شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از حطی
تصویر حطی
سومین گروه از مجموعۀ کلمات مصنوعی حروف ابجد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چمی
تصویر چمی
با معنی معنوی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چسی
تصویر چسی
لاف و گزاف بیهوده: (چسی مالیات دارد (داره))
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بطی
تصویر بطی
کند درنگین آهسته کند آهسته مقابل سریع تند، سست رو، درنگ کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چلی
تصویر چلی
احمقی بیعقلی، دیوانگی سفاهت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قطی
تصویر قطی
قوطی بنگرید به قوطی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مطی
تصویر مطی
سواری سوار ابزار
فرهنگ لغت هوشیار
معروف است و آن برگی است که از ختای و چین آورند و جوشانده ماننده قهوه بخورند، منفعت بسیار دارد، در ایران هم نیز درخت آن میباشد و در جاهای گرم و مرطوب بعمل میاید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خطی
تصویر خطی
دستنویس
فرهنگ لغت هوشیار
سیمین آمیزه در} ابجد {زشت کوته بالا: مرد سومین ترکیب تذکاری از حروف ابجد که شامل (ح) (ط) و (ی) است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چکی
تصویر چکی
داد و ستد اجناس و اشیا و زن ناکرده و نپیموده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وطی
تصویر وطی
مرپرحرف پرگوی. چیزی که پاسپردی آن آشکارباشد: (دراین باب رخصت یجوز للشاعر مالایجوز متمسکی قوی است و بهانه ضرورت شعر مستندی وطی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چای
تصویر چای
مأخوذ از چینی، درختی است کوچک دارای برگ های سبز و دندانه دار. گل هایش سفید و معطر در جاهای معتدل و مرطوب می روید. برگ هایش را هر سال می چینند و در ماشین های مخصوص تخمیر و خشک می کنند و سپس آن را دم کرده و مصرف می کنند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از چکی
تصویر چکی
((چَ))
دادوستد اجناس و اشیاء وزن ناکرده و ناپیموده، یک جا و یکباره و به صورت کلی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از چلی
تصویر چلی
((چِ))
احمقی، بی عقلی، دیوانگی، سفاهت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از چسی
تصویر چسی
((چُ))
لاف و گزاف بیهوده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خطی
تصویر خطی
((خَ طِّ))
دست نوشته، منسوب به خطّ، سرزمینی در ساحل بحرین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از وطی
تصویر وطی
((وَ))
پایمال کردن، سوار شدن بر اسب، در فارسی به معنای جماع کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خطی
تصویر خطی
دستنویس، دست نویس
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از خطی
تصویر خطی
Linear, Linearly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
چطور است؟ چگونه است؟
فرهنگ گویش مازندرانی
چگونه کسی، چگونه چیزی
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از خطی
تصویر خطی
линейный , линейно
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از خطی
تصویر خطی
linear
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از خطی
تصویر خطی
лінійний , лінійно
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از خطی
تصویر خطی
liniowy, liniowo
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از خطی
تصویر خطی
线性的 , 线性地
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از خطی
تصویر خطی
linear, linearmente
دیکشنری فارسی به پرتغالی