معنی حطی - فرهنگ فارسی عمید
معنی حطی
- حطی
- سومین گروه از مجموعۀ کلمات مصنوعی حروف ابجد
تصویر حطی
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با حطی
حطی
- حطی
- سیمین آمیزه در} ابجد {زشت کوته بالا: مرد سومین ترکیب تذکاری از حروف ابجد که شامل (ح) (ط) و (ی) است
فرهنگ لغت هوشیار
حطی
- حطی
- نام سومین صورت از صور هشتگانه حروف جمل.
- حاء حطی، حاء جیمی یعنی ح مقابل هاء هوز یعنی هاء دوچشم
لغت نامه دهخدا
حطی
- حطی
- لقب پادشاه حبشه که در قدیم به نجاشی ملقب بود. (ذیل اقرب الموارد از مقریزی)
لغت نامه دهخدا
بطی
- بطی
- کند درنگین آهسته کند آهسته مقابل سریع تند، سست رو، درنگ کننده
فرهنگ لغت هوشیار
حتی
- حتی
- از پارسی هاتا ایچ فاید خداوند است و میر و میرزاه - ز عهد و عصر آدم فاید اکنون (قطران) تا تا آنکه: (حتی باو گفتم که نزد شما بیاید)
فرهنگ لغت هوشیار