سارنه، دهی از دهستان حومه بخش سلماس شهرستان خوی. دارای 430 تن سکنه. آب آن از رود خانه زولا. محصول آن غلات، حبوبات، بزرک. شغل اهالی زراعت، گله داری است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
سارنه، دهی از دهستان حومه بخش سلماس شهرستان خوی. دارای 430 تن سکنه. آب آن از رود خانه زولا. محصول آن غلات، حبوبات، بزرک. شغل اهالی زراعت، گله داری است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
امر) امر از پیراستن، زینت دهنده باشد که سرتراش و باغبان است چه کسی که شاخهای زیادتی درخت راببرد او را بستان پیرا گویند، (برهان)، پیراینده، پرداختن و مستعد کردن، (برهان)، - اورنگ پیرای: برستم رکابی روان کرده رخش هم اورنگ پیرای و هم تاج بخش، نظامی، - چمن پیرای: ز اصل برگذرد شاخ و سایه دار شود ز یکدگر چو جدا کردشان چمن پیرای، سپاهانی (از شرفنامه)، - بستان پیرای: برده رضوان ببهشت از پی پیوسته گری در تو هر فضله که انداخته بستان پیرای، انوری، پوست پیرای، پوستین پیرای و جز آنها، رجوع به پیراستن شود
امر) امر از پیراستن، زینت دهنده باشد که سرتراش و باغبان است چه کسی که شاخهای زیادتی درخت راببرد او را بستان پیرا گویند، (برهان)، پیراینده، پرداختن و مستعد کردن، (برهان)، - اورنگ پیرای: برستم رکابی روان کرده رخش هم اورنگ پیرای و هم تاج بخش، نظامی، - چمن پیرای: ز اصل برگذرد شاخ و سایه دار شود ز یکدگر چو جدا کردشان چمن پیرای، سپاهانی (از شرفنامه)، - بستان پیرای: برده رضوان ببهشت از پی پیوسته گری در تو هر فضله که انداخته بستان پیرای، انوری، پوست پیرای، پوستین پیرای و جز آنها، رجوع به پیراستن شود
منسوب به پیازک. (برهان). برنگ پوست پیاز، سرخ پوست. برنگ سرخ پوست گونه ای از پیاز. - لعل پیازکی، لعلی باشد قیمتی. لعل سرخ بود قیمتی. (لغت نامۀ اسدی). لعل پیازی، نام لعلی است که از کانی خیزد که قریۀ پیازک نزدیک آن است. (جواهرنامه) .ابوریحان در الجماهر فی معرفه الجواهر آرد: و ربما (نسبت اللعل) الی ما قاربها من القری و البقاع کالپیازکی فانها نسبت الی انف جبل هناک یسمی پیازک، لااتصال له بشی ٔ من ذکر البصل: لعل پیازکی رخ تو بود و زرد گشت اشکم ز درد اوست چو لعل پیازکی. لؤلؤی. از چشم برده قاعده جزع معدنی وز لب شکسته قیمت لعل پیازکی. عجمی گرگانی
منسوب به پیازک. (برهان). برنگ پوست پیاز، سرخ پوست. برنگ سرخ پوست گونه ای از پیاز. - لعل پیازکی، لعلی باشد قیمتی. لعل سرخ بود قیمتی. (لغت نامۀ اسدی). لعل پیازی، نام لعلی است که از کانی خیزد که قریۀ پیازک نزدیک آن است. (جواهرنامه) .ابوریحان در الجماهر فی معرفه الجواهر آرد: و ربما (نسبت اللعل) الی ما قاربها من القری و البقاع کالپیازکی فانها نسبت الی انف جبل هناک یسمی پیازک، لااتصال له بشی ٔ من ذکر البصل: لعل پیازکی رخ تو بود و زرد گشت اشکم ز درد اوست چو لعل پیازکی. لؤلؤی. از چشم برده قاعده جزع معدنی وز لب شکسته قیمت لعل پیازکی. عجمی گرگانی
ده کوچکی است از دهستان هیدوج بخش سوران شهرستان سراوان واقع در 25 هزارگزی جنوب خاوری سوران و 20 هزارگزی خاوری راه مالرو ایرافشان به سوران، دارای 25 تن سکنه، (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
ده کوچکی است از دهستان هیدوج بخش سوران شهرستان سراوان واقع در 25 هزارگزی جنوب خاوری سوران و 20 هزارگزی خاوری راه مالرو ایرافشان به سوران، دارای 25 تن سکنه، (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
نام دو هنرمند ایتالیائی، پدر و پسر. پدر (ژان باپتیست پیرانزی) متولد در ونیز حدود 1720 و متوفی بسال 1778 میلادی و پسر (فرانسوا پیرانزی) متولد در رم بسال 1748 و متوفی بسال 1810 میلادی و هر دو از هنروران معروف و در نقاشی و نقاری مهارت کامل داشته اند و صور ابنیه و آثار عتیقۀ رم و غیره را جمع و ترسیم کرده و در 29 جلد بطبع رسانیده و آلبوم بسیار زیبائی بوجود آورده اند
نام دو هنرمند ایتالیائی، پدر و پسر. پدر (ژان باپتیست پیرانزی) متولد در ونیز حدود 1720 و متوفی بسال 1778 میلادی و پسر (فرانسوا پیرانزی) متولد در رم بسال 1748 و متوفی بسال 1810 میلادی و هر دو از هنروران معروف و در نقاشی و نقاری مهارت کامل داشته اند و صور ابنیه و آثار عتیقۀ رم و غیره را جمع و ترسیم کرده و در 29 جلد بطبع رسانیده و آلبوم بسیار زیبائی بوجود آورده اند
در ترکیبات بمعنی پیراینده آید آرایش دهنده مزن: بستان پیرا (ی) باغ پیرا (ی) سر و پیرا (ی) ناخن پیرا (ی)، در بعضی ترکیبات بمعنی پیراسته آید ساخته پرداخته
در ترکیبات بمعنی پیراینده آید آرایش دهنده مزن: بستان پیرا (ی) باغ پیرا (ی) سر و پیرا (ی) ناخن پیرا (ی)، در بعضی ترکیبات بمعنی پیراسته آید ساخته پرداخته
هر یک از فنون و حرفه های مربوط به حفظ یا بازگرداندن سلامتی که معمولاً باید زیر نظر یا مشورت پزشک انجام گیرد مانند، فیزیوتراپی، گفتاردرمانی، کاردرمانی، پرتونگاری
هر یک از فنون و حرفه های مربوط به حفظ یا بازگرداندن سلامتی که معمولاً باید زیر نظر یا مشورت پزشک انجام گیرد مانند، فیزیوتراپی، گفتاردرمانی، کاردرمانی، پرتونگاری