معنی یواشکی - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با یواشکی
یواشکی
- یواشکی
- به آرامی و آهستگی. (فرهنگ لغات عامیانه). به نرمی. آهسته. نرم. (یادداشت مؤلف). و رجوع به یواش شود
لغت نامه دهخدا
پیراشکی
- پیراشکی
- نوعی خوراک به صورت خمیر نان که در آن گوشت، مربا یا سبزی گذارند، نوعی نان روغنی
فرهنگ فارسی معین
پوشاکی
- پوشاکی
- در خور پوشیدن، پوشیدنی، مقابل خوراکی،
جامه، لباس، کسوه
لغت نامه دهخدا
چاوشکی
- چاوشکی
- قریه ای است در هفت فرسنگی میانۀ جنوب و مشرق تنگستان. (از فارسنامۀ ناصری)
لغت نامه دهخدا
خواشتی
- خواشتی
- منسوب به خَواشَت که قریه ای است از قراء بلخ. (از انساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا