قصبه و اسکله ای است در ایالت کوتائیس از قفقاز در ساحل بحر اسود و مصب نهر ریونی. این قصبه مبداء خط آهنی است که از طریق تفلیس به بادکوبه میرود و شعبه دیگری هم دارد که به باطوم منتهی میشود، نام قدیمی نهر ریونی، فاش، بوده و به همین ملاحظه تواریخ عثمانی این قصبه را بنام فاش قلعه سی یاد میکنند و این خاک جزو ممالک عثمانیه بود و در سنۀ 1829 میلادی روسها گرفته اند
قصبه و اسکله ای است در ایالت کوتائیس از قفقاز در ساحل بحر اسود و مصب نهر ریونی. این قصبه مبداء خط آهنی است که از طریق تفلیس به بادکوبه میرود و شعبه دیگری هم دارد که به باطوم منتهی میشود، نام قدیمی نهر ریونی، فاش، بوده و به همین ملاحظه تواریخ عثمانی این قصبه را بنام فاش قلعه سی یاد میکنند و این خاک جزو ممالک عثمانیه بود و در سنۀ 1829 میلادی روسها گرفته اند
قرارگرفته در پشت چیزی، هر چیزی که پشت سر بگذارند و به آن تکیه بدهند، کنایه از پشت وپناه، حامی، یار و یاور، کنایه از نگهبان، کنایه از حمایت، برای مثال که ایشان به پشتی من جنگ جوی / سوی مرز ایران نهادند روی (فردوسی - لغت نامه - پشتی)
قرارگرفته در پشت چیزی، هر چیزی که پشت سر بگذارند و به آن تکیه بدهند، کنایه از پشت وپناه، حامی، یار و یاور، کنایه از نگهبان، کنایه از حمایت، برای مِثال که ایشان به پشتی من جنگ جوی / سوی مرز ایران نهادند روی (فردوسی - لغت نامه - پشتی)
دم ژزف. عالم موسیقی و مذهبی فرانسوی، مولد وی بوزمن. وی آبۀ سن و اندریل بود. وی را یکی از نخستین کسانی شمارند که سرود گرگوری را احیاء کرده است (1835- 1923م.)
دُم ژزف. عالم موسیقی و مذهبی فرانسوی، مولد وی بوزمُن. وی آبۀ سَن و اندریل بود. وی را یکی از نخستین کسانی شمارند که سرود گرگوری را احیاء کرده است (1835- 1923م.)
منسوب به پوست. جلدی قشری. یا کلاه پوستی. کلاهی که از پوست بره و بیشتر برنگ سیاه سازند. یا کاغذ پوستی. کاغذی که از پوست نازک (مانند پوست آهو) سازند قسمی کاغذ شفاف و محکم و شکننده، پوست فروش، آنکه پوست کوکنار خورد (در هند و ایران معمول بوده)، تریاکیافیونی، تنیلکاهل و سست
منسوب به پوست. جلدی قشری. یا کلاه پوستی. کلاهی که از پوست بره و بیشتر برنگ سیاه سازند. یا کاغذ پوستی. کاغذی که از پوست نازک (مانند پوست آهو) سازند قسمی کاغذ شفاف و محکم و شکننده، پوست فروش، آنکه پوست کوکنار خورد (در هند و ایران معمول بوده)، تریاکیافیونی، تنیلکاهل و سست
فرودی پایینی، حضیض سفل مقابل بالا بلندی، زمین پست مقابل بلندی، گودی، نشیب قنوع، کوتاهی کم ارتفاعی، انحطاط انخفاض، خواری زبونی بیاعتباری ذلت، نانجیبی پست فطرتی ناکسی رذالت دنائت خست، تنگ چشمی کوته نظری. یا به پستی افتادن، بیچاره و مفلوک شدن
فرودی پایینی، حضیض سفل مقابل بالا بلندی، زمین پست مقابل بلندی، گودی، نشیب قنوع، کوتاهی کم ارتفاعی، انحطاط انخفاض، خواری زبونی بیاعتباری ذلت، نانجیبی پست فطرتی ناکسی رذالت دنائت خست، تنگ چشمی کوته نظری. یا به پستی افتادن، بیچاره و مفلوک شدن