جدول جو
جدول جو

معنی پنی - جستجوی لغت در جدول جو

پنی
(پِ)
جوانّی فرانچسکو. نقاشی مشهور از مردم فلورانس پیرو سبک رفائل. مولد در حدود 1488 و وفات 1528م. پرده های چندی از آثار او بجا مانده و شباهت تام ّ به آثار استاد وی دارد، چندانکه تشخیص آنها باکارهای استاد حتی برای متخصصین فن بسیار صعب است
لغت نامه دهخدا
پنی
آدم خشن و بداخلاق، پهنا
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پنیر خرما
تصویر پنیر خرما
ماده ای سفید، شیرین و به شکل پنیر که در بالای ساقه درخت خرما به وجود می آید، جمّار، پنیر نخل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پنیربند
تصویر پنیربند
اویشک، گیاهی پوشیده از کرک، با برگ های بیضوی و گل های کوچک سفید و میوه ای قهوه ای رنگ به اندازۀ فندق که در طب قدیم به عنوان تب بر و دافع کرم به کار می رفته، پنیربند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پنی سیلین
تصویر پنی سیلین
نوعی داروی آنتی بیوتیک که اثر شدیدی در کشتن بسیاری از میکروب ها دارد. در معالجۀ ذات الریه و زخم های چرک آلود و امراض مقاربتی به کار می رود. آن را به صورت محلول تزریق می کنند یا مانند گرد روی زخم می پاشند. از یک قسم کفک موسوم به «پنیسیلیوم نوتاتوم» گرفته می شود. در سال ۱۹۲۹ در لندن توسط دکتر فلمینگ کشف شد
فرهنگ فارسی عمید
آلت فلزی سوراخ سوراخ برای رنده کردن و تراشیدن بعضی میوه ها از قبیل سیب، خیار و امثال آن ها
فرهنگ فارسی عمید
مایه ای که برای تهیه کردن پنیر از معدۀ پستانداران جوانی که هنوز شیر می خورند یا داروهای دیگر درست می کنند، چوپانان پستاندار نوزادی که هنوز علف نخورده را می کشند و شکمبه اش را درمی آورند و مقداری شیر در آن می ریزند و آویزان می کنند تا خشک شود. بعد مقدار کمی از آن را در کیسۀ کوچکی می کنند و نگاه می دارند. هروقت بخواهند پنیر درست کنند آن کیسه را در ظرف شیر گرم کرده فرومی برند و شیری را که به خود جذب می کند فشار می دهند که در ظرف بریزد و مخلوط شود پس از چند ساعت آن شیر تبدیل به پنیر می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پنیر نخل
تصویر پنیر نخل
ماده ای سفید، شیرین و به شکل پنیر که در بالای ساقه درخت خرما به وجود می آید، جمّار، پنیر خرما
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پنیرآب
تصویر پنیرآب
آبی که پیش از سفت شدن پنیر از آن بیرون می آید، آب پنیر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پنیرک
تصویر پنیرک
گیاهی با برگ های پهن و چین خورده که همیشه رو به آفتاب دارد و با گردش آفتاب می گردد، ورتاج، توله، خبّازی، نخیلک، نان کلاغ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پنیر
تصویر پنیر
نان خورشی که از شیر درست کنند، شیر را کمی گرم می کنند بعد پنیرمایه به آن می زنند به فاصلۀ چند ساعت مانند ماست می بندد سپس آن را در کیسه می ریزند تا آبش برود و سفت شود. پنیر دارای مقدار زیادی مواد سفیده ای، چربی، کلسیم و فسفر است، ویتامین a، b و c نیز دارد. پنیری که از شیر چربی نگرفته تهیه شود ارزش غذایی بیشتری دارد
پنیر نخل: ماده ای سفید، شیرین و به شکل پنیر که در بالای ساقه درخت خرما به وجود می آید، پنیر خرما، جمار
فرهنگ فارسی عمید
(نَ)
از دهات دهستان نرم آب بخش دودانگۀ شهرستان ساری، در 11 هزارگزی جنوب شرقی سعیدآباد بر کنار راه پشت کوه، در منطقه ای کوهستانی و مرطوب واقع است و 200 تن سکنه دارد. آبش از چشمه و رود خانه تجن، محصولش غلات و برنج ولبنیات، شغل اهالی زراعت است. در سه هزارگزی مغرب این ده روی قلۀ کوه سوت رجه آثار قلعۀ خرابه ای بسیار قدیمی وجود دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
تصویری از پنیر آب
تصویر پنیر آب
آبی که از پنیرتر برمیاید آب پنیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پنیرک صحرایی
تصویر پنیرک صحرایی
پیندیره (گویش گیلکی) از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
از شیر گاو یا گوسفند درست میکنند. طرز ساخت آن: شیر را کمی گرم میکنند بعد پنیر مایه را به آن اضافه میکنند بعد و در آفتاب میگذارند بفاصله چند ساعت مانند ماست میبندد، آنرا در کیسه میریزند و یک چیز سنگین روی آن میگذارند تا آب آن برود وکاملاً سفت شود بعد آنرا مصرف میکنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پنیسیلین
تصویر پنیسیلین
اولین داروی آنتی بیوتیک میباشد
فرهنگ لغت هوشیار
گیاهی ازتیره پنیر کیان که پایاست و ارتفاعش 30 تا 60 سانتیمتر و دارای کرکهای درازاست که بحالت خودرو در جنلگلها و اراضی غیر مزروع روییده میشود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پنیر تراش
تصویر پنیر تراش
رنده ای که بدان پنیر تراشیده و باریک کنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پنیرفروش
تصویر پنیرفروش
فروشنده پنیر جبان
فرهنگ لغت هوشیار
ماده ایست سرخ رنگ مایل بسیاهی که از جوشانیدن آب کشک حاصل کنند و آن بغایت ترش است کشک سیاه قره قوروت ترف سرخ لیولنگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پنیرک
تصویر پنیرک
((پَ رَ))
گیاهی است بیابانی دارای برگ های پهن و گل های سرخ و بنفش، بلندیش تا 60 سانت می رسد، همراه با گردش آفتاب می چرخد. آفتاب گردک، ختمی کوچک، نان فلاخ هم می گویند
فرهنگ فارسی معین
((~. تَ))
ماده ای است سرخ رنگ مایل به سیاهی که از جوشانیدن آب کشک حاصل کنند و آن به غایت ترش است، کشک سیاه، قره قورت، ترف سرخ، لیولنگ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پنیر
تصویر پنیر
((پَ))
خوراکی که از شیر بسته ترتیب دهند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پنی سیلین
تصویر پنی سیلین
((پِ))
نوعی آنتی بیوتیک که به صورت پودر، پماد، آمپول و قرص برای از بین بردن میکرب ها و باکتری ها مورد استفاده قرار گیرد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پنیوا
تصویر پنیوا
آش قروت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پنیرگونه
تصویر پنیرگونه
Cheesiness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از پنیرگونه
تصویر پنیرگونه
goût de fromage
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از پنیرگونه
تصویر پنیرگونه
сырность
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از پنیرگونه
تصویر پنیرگونه
käsigkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از پنیرگونه
تصویر پنیرگونه
смаковість сиру
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از پنیرگونه
تصویر پنیرگونه
smak sera
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از پنیرگونه
تصویر پنیرگونه
奶酪味
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از پنیرگونه
تصویر پنیرگونه
sabor a queijo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از پنیرگونه
تصویر پنیرگونه
sapore di formaggio
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از پنیرگونه
تصویر پنیرگونه
sabor a queso
دیکشنری فارسی به اسپانیایی