معنی پنیرتراش - فرهنگ فارسی عمید
معنی پنیرتراش
- پنیرتراش
- آلت فلزی سوراخ سوراخ برای رنده کردن و تراشیدن بعضی میوه ها از قبیل سیب، خیار و امثال آن ها
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با پنیرتراش
پنیرتراش
- پنیرتراش
- رنده ای که بدان پنیر تراشیده و باریک کنند
لغت نامه دهخدا
پیکرتراش
- پیکرتراش
- بت تراش. بتگر: فیدیاس پیکرتراشی بی نظیر بود
لغت نامه دهخدا
وزیرتراش
- وزیرتراش
- وزیرتراشنده. کسی که در انتخاب وزیران دخالت دارد
لغت نامه دهخدا
نی تراش
- نی تراش
- آنکه نی می تراشد. و نیز رجوع به نی تراشی شود
لغت نامه دهخدا