جدول جو
جدول جو

معنی پرنازی - جستجوی لغت در جدول جو

پرنازی
(پُ)
حالت و چگونگی پرناز
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پرناز
تصویر پرناز
(دخترانه)
پری ناز دار، مرکب از پر + ناز (زیبا، قشنگ)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پرنیانی
تصویر پرنیانی
زیبا و لطیف مانند پرنیان مانند پرنیان، از جنس پرنیان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پرتابی
تصویر پرتابی
پرتاب شده، برای مثال به بال و پر مرو از ره که تیر پرتابی / هوا گرفت زمانی ولی به خاک نشست (حافظ - ۵۶)، سریع، جمع پرتابیان، تیرانداز، کمان دار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پرنیاز
تصویر پرنیاز
بسیار نیازمند، محتاج، برای مثال شد از رنج و تنگی جهان پرنیاز / برآمد براین روزگاری دراز (فردوسی - ۲/۴۱۲)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پرناز
تصویر پرناز
پرکرشمه، پرنخوت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پابازی
تصویر پابازی
پای کوبی، پاکوبی، رقص، برای مثال معلم چون کند دستان نوازی / کند کودک به پیشش پای بازی (فخرالدین اسعد - ۱۳۲)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سرناچی
تصویر سرناچی
سرنازن، کسی که سرنا می نوازد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سربازی
تصویر سربازی
سپاهیگری، مربوط به سرباز مثلاً لباس سربازی، دلاوری، شجاعت، فداکاری، جانبازی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سپرسازی
تصویر سپرسازی
شغل و عمل سپرساز، جایی که سپرهای اتومبیل را تعمیر کنند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پرغازه
تصویر پرغازه
بیخ و بن پر پرندگان که به بدن آن ها چسبیده است
فرهنگ فارسی عمید
(پُ)
پرنخوت. پربطر. پرفیریدگی:
لشکر دشمن او مویه گر و لشکر او
لب پر از خنده و دلها همه پرناز و بطر.
فرخی
لغت نامه دهخدا
(پَرْ)
مانند مزیدی مؤخر در کلمه مرکبۀ بلندپروازی آمده و آنرا چون اسم مصدری ساخته است
لغت نامه دهخدا
تصویری از پرماهی
تصویر پرماهی
حالت بدری امتلا قمر استقبال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غرناطی
تصویر غرناطی
منسوب به غرناطه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرناچی
تصویر سرناچی
کسی که سرنا نوازد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سربازی
تصویر سربازی
جانفشانی کردن، تا پای جان در رزم ایستادن، جان باختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرقازه
تصویر پرقازه
پر غاز مو خامه از ابزارهای نگارگری قلم موی نقاشان
فرهنگ لغت هوشیار
حالت و چگونگی پربار پرمیوگیمقابل کم باری، پر شاری پر غشی مقابل کم باری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرندگی
تصویر پرندگی
حالت و چگونگی پرنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرنیانی
تصویر پرنیانی
منسوب به پرنیاندارای پرنیان از پرنیان، برنگ پرنیان، شمشیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پر نازی
تصویر پر نازی
حالت و چگونگی پر ناز
فرهنگ لغت هوشیار
پرتاب شده گشاد داده شده رها شده، تیری که آنرا نیک دور توان انداخت. یا تیر پرتابی، سلاح که بسوی دشمن از انسان و حیوان پرتاب کنند چون زوبین و مطراق و جز آن، تیرانداز، جمع پرتابیان، غیر مقرب غیر معتمد مقابل استوار (معتمد)، جمع پرتابیان: (گروهی که پرتابیان ساختشان چپ انداز شد بر چپ حالت و چگونگی پرتاب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پر ناز
تصویر پر ناز
پر نخوت پر فیریدگی پر بطر پر غمزه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پردازش
تصویر پردازش
آسایش فراغت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پردانی
تصویر پردانی
حالت و چگونگی پردان
فرهنگ لغت هوشیار
یکی از مواد کار و برنامه رشته مجسمه سازی در هنرستانها و آن ساختن پا بوسیله گل و موم و غیره است از روی مدل زنده مقابل دست سازی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پابازی
تصویر پابازی
رقص
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برناسی
تصویر برناسی
غافلی نادانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برناهی
تصویر برناهی
جوانی، شباب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرنیانی
تصویر پرنیانی
مانند پرنیان، دارای پرنیان، به رنگ پرنیان، کنایه از شمشیر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پردازش
تصویر پردازش
((پَ زِ))
به کاری دست زدن، آهنگ کاری کردن، انجام دادن مجموعه ای از عملیات مختلف روی اطلاعات و داده ها در کامپیوتر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پردازه
تصویر پردازه
تابع
فرهنگ واژه فارسی سره
پرغمزه، پرکرشمه، نازآفرین، نازدار، نازو، پرادا، پرنخوت، متکبر، مغرور
فرهنگ واژه مترادف متضاد
زمین شیب دار، دامنه
فرهنگ گویش مازندرانی