جدول جو
جدول جو

معنی پرنیانی

پرنیانی
مانند پرنیان، دارای پرنیان، به رنگ پرنیان، کنایه از شمشیر
تصویری از پرنیانی
تصویر پرنیانی
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با پرنیانی

پرنیانی

پرنیانی
منسوب به پرنیاندارای پرنیان از پرنیان، برنگ پرنیان، شمشیر
پرنیانی
فرهنگ لغت هوشیار

پرنیانی

پرنیانی
زیبا و لطیف مانند پرنیان مانند پرنیان، از جنس پرنیان
پرنیانی
فرهنگ فارسی عمید

پرنیانی

پرنیانی
منسوب به پرنیان. از پرنیان. دارای پرنیان:
هوا شد ز بس پرنیانی درفش
چو بازار چین زرد و سرخ و بنفش.
فردوسی.
ز بس نیزه و پرنیانی درفش
ستاره شده سرخ و زرد و بنفش.
فردوسی.
، برنگ پرنیان، به آب و تلألؤ پرنیان:
ز دو چیز گیرند مر مملکت را
یکی پرنیانی یکی زعفرانی
یکی زرّ نام ملک برنبشته
دگر آهن آبداده یمانی.
دقیقی
لغت نامه دهخدا

پرنیان

پرنیان
نوعی پارچۀ ابریشمی منقش، دیبای منقش، حریر نازک، پَرنون، بَرنو، پَرنو، بَرنون، برای مِثال چون پرند نیلگون بر روی پوشد مَرغزار / پرنیان هفت رنگ اندر سر آرد کوهسار (فرخی - ۱۷۵)، آمد این نوبهار توبه شکن / پرنیان گشت باغ و برزن و کوی (رودکی - ۵۳۱)
پرنیان
فرهنگ فارسی عمید

پرنیان

پرنیان
حریر منقش، دیبای چینی، پارچه ابریشمی گل دار، پرده نقاشی
پرنیان
فرهنگ فارسی معین