معنی سپرسازی
- سپرسازی
- شغل و عمل سپرساز، جایی که سپرهای اتومبیل را تعمیر کنند
واژههای مرتبط با سپرسازی
سپر سازی
- سپر سازی
- شغل و عمل سپر ساز، کارگاه و محل سپر ساز
چپرسازی
- چپرسازی
- چپربندی. عمل کشیدن چپر برای منع ورود آدمی یا حیوان به خانه یا مزرعه. دیوارسازی از چوب یا نی یا خار و جز اینها
سحرسازی
- سحرسازی
- جادوگری. فسون سازی:
تا کند صید سحرسازی تو
جادوان را خیال بازی تو.
نظامی
سپرساز
- سپرساز
- آنکه سپرهای اتومبیل را تعمیر می کند، کسی که سپر می سازد، سازندۀ سپر
سپرساز
- سپرساز
- آنکه سپر سازد. آنکه سپر درست کند:
هندوانند سپرساز از سیم
لیک دارندۀ تیر خزرند.
خاقانی.
ندانم سپرساز خاقانیا
که نادانی اکسیر دانستن است.
خاقانی
خارسازی
- خارسازی
- اهانت
کارسازی
- کارسازی
- آکتیویشن
سپر ساز
- سپر ساز
- کسی که سپر جنگی سازد، سازنده سپر ماشین و تعمیر کننده آن
کارسازی
- کارسازی
- کارگشایی، تهیه و تدارک اسباب کار
