دلال، میانجی
شوم، کسی که هر کجا پا بگذارد بدبختی و مصیبت پیدا شود، نامبارک، شنار، منحوس، نحس، مشوم، تخجّم، سبز قدم، نامیمون، مرخشه، بدقدم، بدشگون، میشوم، نافرّخ، بدیمن، سیاه دست، بداغر، سبز پا، مشئوم، خشک پی، شمال
دلال، میانجی
شوم، کسی که هر کجا پا بگذارد بدبختی و مصیبت پیدا شود، نامُبارَک، شَنار، مَنحوس، نَحس، مَشوم، تَخَجُّم، سَبز قَدَم، نامِیمون، مَرَخشِه، بَدقَدَم، بَدشُگون، مَیشوم، نافَرُّخ، بَدیُمن، سیاه دَست، بَداُغُر، سَبز پا، مَشئوم، خُشک پِی، شِمال