معنی پاسور - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با پاسور
باسور
- باسور
- پارسی تازی شده بازور (پالایش زبان فارسی) از بیماری ها
فرهنگ لغت هوشیار
پایور
- پایور
- صاحبمنصب شهربانی و کشوری. یا پایور پیش آهنگی. یکی از مراتب و درجات پیشاهنگی است. فرهنگستان این کلمه را برابر اصطلاح انگلیسی پذیرفته است
فرهنگ لغت هوشیار
پاسوز
- پاسوز
- عاشق شیفته. یا پاسوز کسی شدن، زیان بردن بعلت دوستی و محبت با کسی
فرهنگ لغت هوشیار