- پارگین
- گند آب، منجلاب
معنی پارگین - جستجوی لغت در جدول جو
- پارگین
- فاضلاب، آشغال دانی
- پارگین
- گودالی که آب های کثیف و گندیده در آن جمع می شود، منجلاب، گندآب
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پارگین
پارگین، گودالی که آب های کثیف و گندیده در آن جمع می شود، منجلاب، گندآب
فاضلاب، آشغال دانی، پارگین
پارینه
دریدگی کهنگی انخراق، جزئیت جز بودن، قحبگی. گودالی که در آن آبهای ناپاک گرد آید از آب حمام مطبخ سرای غسلخانه و جز آن گنداب مرداب منجلاب، خندق گونه ای که برگرد شهر برای گرد آمدن آبهای آلوده می ساختند، مزبله
پارینه، پارسالی، سال گذشته، سال پیش، کهنه، دیرینه، قدیمی
دریدگی، پاره بودن
خودروگاه
دیوارک
عمل آهسته راه رفتن چنانکه صدای پا شنیده نشود
تنکه زنانه که سرپای آنرا چین داده باشند
قدیمی، ماضی
جوال، تنگ ظرف شراب، شراب
جسمی که سفید و نیمه شفاف که از روغنهای سنگین نفت به دست میاید
گروهی از سربازان که در مکانی جای گزیده و به حفظ و نگهبانی آن گماشته شده باشند
آنکه دیر دیر بدیدار دوستان و خویشان شود
منسوب و مربوط بسال گذشته منسوب به پار پارسالین پارین: (که تقویم پارینه نایدبکار) (سعدی)، سال گذشته سال پیش پار، کهنه
فرانسوی پاریسی (سعید نفیسی)
پریدن، پرواز کردن
کسی که در قایق پارو زند تا حرکت کند