جدول جو
جدول جو

معنی يَفِيفُ - جستجوی لغت در جدول جو

يَفِيفُ
چرخیدن، نثر
دیکشنری عربی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

حراج کردن، حذف می کند
دیکشنری عربی به فارسی
سبک، نور، بی وزن
دیکشنری عربی به فارسی
صدای خش خش، سوئیچ کردن
دیکشنری عربی به فارسی
انحراف پیدا کردن، خنثیٰ می کند
دیکشنری عربی به فارسی
محصور کردن، احاطه می کند
دیکشنری عربی به فارسی
حاشیه دوزی کردن، می بافد
دیکشنری عربی به فارسی
ارجاع دادن، غیر ممکن است
دیکشنری عربی به فارسی
پیر شدن، او در حال خاکستری شدن است
دیکشنری عربی به فارسی
فراوان بودن، سرریز، جوش و خروش پیدا کردن
دیکشنری عربی به فارسی
اشاره کردن، اشاره می کند
دیکشنری عربی به فارسی
حمله کردن، مبتلا می شود
دیکشنری عربی به فارسی
پرواز کردن، او پرواز می کند
دیکشنری عربی به فارسی
سرزنش کردن، شرمنده
دیکشنری عربی به فارسی
هیس کردن، او فرار می کند، فرار کردن
دیکشنری عربی به فارسی
اضافه کردن، او می افزاید
دیکشنری عربی به فارسی
جزئی، اندک
دیکشنری عربی به فارسی