- وفض
- شتاب
معنی وفض - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پاره کردن، بشکستن
گذاشتن و انداختن چیزی، پراکندن
بچه شیر
فرود فررودش، تن آسایی، فروگشیدن پست کردن فرود آوردن فرو داشتن، فراخی عیش خوشگذارانی. یا خفض جناح. بال گستری پرگستردن، فروتنی. یا خفش عیش. تن آسایی. یا خفض و رفع. پستی و بلندی
پست کردن، فرود آوردن
خفض جناح: کنایه از تواضع، فروتنی
خفض جناح: کنایه از تواضع، فروتنی
تکان دادن جامه یا شاخۀ درخت، نگریستن به مکان تا آنچه را که در آن است خوب بشناسد
بسیار باوفا، به سربرندۀ عهد و پیمان
سازگار شدن، مناسبت و سازگاری، مطابقت میان دو چیز
وفق دادن: مطابقت دادن، سازش دادن
وفق دادن: مطابقت دادن، سازش دادن
واگذاشتن، ترک کردن، در اصطلاح اهل سنت، گرایش به عقاید شیعه، شیعه بودن
گرد گیری گرد افشانی تکاندن گرد و غبار (از پارچه و جز آن) بر افشاندن: گفت: آن به که با دادمه از در مصالحت در آیی و مکاشحت بگذاری. و نفض غبار تهمت را به خفض جناح ذلت پیش آیی
زمین بلند پشته وسپ (وفادار)، توختار (وفادار) بسربرنده عهد و پیمان: (نخست کسی که درسخن را در سلک نظم کشید آدم صفی و خلیفه وفی بود)
وفق در فارسی سازگاری سازواری، سزاوار موافقت بین دو چیز سازواری سازگاری. یا بر وفق. طبق بر حسب مطابق: (هرکه بگذشت بخاک در دولت اثرت یافت بر وفق ارادت همه کار و همه کام) (وحشی) یا بر وفق مراد. طبق مقصود: (و امور جمهور آن اقالیم بر وفق مراد ملتئم اطراف و اکناف آن ولایت در غایت خصب و آبادنی)
شتاب
توانگری، بی نیازی، همگانی، کالای فروان
جمع وافد، آیندگان در آیندگان روندگان فرستادگی پیام آوری
بسر بردن عهد و پیمان مقابل غدر، انجام پذیرفتن، بسر بردگی عهد و قول مقابل غدر، انجام یابندگی، دونستی صمیمیت مقابل جفا: (ای دل چه اندیشیده ای در غدرآن تقصیرها زان سوی او چندان وفا زین سوی تو چندین جفا ک) (دیوان کبیر) -6 پیمان عهد. یا وفای عهد. بسر بردن عهد و پیمان: (بروی خوب و خلق خوش و... علو همت و درستی وعد و وفای عهد... ممتاز گردانیده است)
پیام بردن نزد کسی
جماعت، گروه
جمع واژۀ وافد، کسانی که برای رساندن پیغام به جایی می روند، رسولان، وارد شوندگان، در آینده ها
بالای کوه
جماعت، گروه
جمع واژۀ وافد، کسانی که برای رساندن پیغام به جایی می روند، رسولان، وارد شوندگان، در آینده ها
بالای کوه
به جا آوردن عهد و پیمان، نگهداری عهد و پیمان، پایداری در دوستی
خداوند بخشایش صاحب فضل