وردیج. (برهان) (ناظم الاطباء) (آنندراج). طائری است که آن را سلوی و سمانی گویند. (برهان). سمانی. (دهار). کرک. (برهان) (فرهنگ فارسی معین) (ناظم الاطباء). بلدرچین. (برهان) (ناظم الاطباء). بدبده. سلوی. (برهان) (صراح) (مجمل اللغه). مرغی است شبیه تیهو لیکن از آن کوچکتر و به تازی سلوی گویند. (آنندراج) : آید از باغ بی سرود و بازیج دستک بکراعه می برآرد ورتیج. زینتی (از لغت نامۀ اسدی). گشته در چنگل عشق تو گرفتار دلم همچو ورتیج که در چنگل باز است اسیر. طرطری. رجوع به ورتج شود، آستان در خانه. (برهان) (ناظم الاطباء)
وردیج. (برهان) (ناظم الاطباء) (آنندراج). طائری است که آن را سلوی و سمانی گویند. (برهان). سمانی. (دهار). کرک. (برهان) (فرهنگ فارسی معین) (ناظم الاطباء). بلدرچین. (برهان) (ناظم الاطباء). بدبده. سلوی. (برهان) (صراح) (مجمل اللغه). مرغی است شبیه تیهو لیکن از آن کوچکتر و به تازی سلوی گویند. (آنندراج) : آید از باغ بی سرود و بازیج دستک بکراعه می برآرد ورتیج. زینتی (از لغت نامۀ اسدی). گشته در چنگل عشق تو گرفتار دلم همچو ورتیج که در چنگل باز است اسیر. طرطری. رجوع به ورتج شود، آستان در خانه. (برهان) (ناظم الاطباء)
نام یکی از دهستانهای بخش چهاردانگۀ شهرستان ساری است و از 17 آبادی تشکیل گردیده و قراء مهم آن کیاسر، کنیم، شویلات، ورسی است و در حدود 6000 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
نام یکی از دهستانهای بخش چهاردانگۀ شهرستان ساری است و از 17 آبادی تشکیل گردیده و قراء مهم آن کیاسر، کنیم، شویلات، ورسی است و در حدود 6000 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
ورتک. وردج. (فرهنگ فارسی معین). ورتیج. (برهان) (آنندراج). و آن پرنده ای است کوچکتر از تیهو. بلدرچین. سلوی. (برهان) کرک. (ناظم الاطباء).. رجوع به ورتیج شود: هلاک ساختم این مرغ نیم بسمل خویش سحر که مدح جمالش شنیدم از وردیج
ورتک. وردج. (فرهنگ فارسی معین). ورتیج. (برهان) (آنندراج). و آن پرنده ای است کوچکتر از تیهو. بلدرچین. سلوی. (برهان) کرک. (ناظم الاطباء).. رجوع به ورتیج شود: هلاک ساختم این مرغ نیم بسمل خویش سحر که مدح جمالش شنیدم از وردیج
دهی جزء بخش کن شهرستان تهران، در 7هزارگزی شمال راه شوسۀ تهران به کرج. سکنۀ آن 550 تن و آب آن از چشمه سار تأمین می شود. و محصول آنجا آن غلات، انگور، گردو و میوجات مختلفه و شغل اهالی زراعت و مکاری گری است. مزرعۀ واریش، جیان، ورک آباد جزء این ده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
دهی جزء بخش کن شهرستان تهران، در 7هزارگزی شمال راه شوسۀ تهران به کرج. سکنۀ آن 550 تن و آب آن از چشمه سار تأمین می شود. و محصول آنجا آن غلات، انگور، گردو و میوجات مختلفه و شغل اهالی زراعت و مکاری گری است. مزرعۀ واریش، جیان، ورک آباد جزء این ده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
سقف خانه که آن را آسمانه نیز گویند. (ناظم الاطباء). آسمانه و سقف خانه و بعضی آستانه و زمین خانه را نیز گفته اند و شواهدی که آورده اند نیز دلالت به این معنی میکند. (برهان) ، آستانۀ خانه. (سروری) (از انجمن آرا) (ناظم الاطباء) : ببین که قبۀ تعظیم او کجا باشد چو هست کیوان صدپایه زیرش از ورسیج. شمس فخری
سقف خانه که آن را آسمانه نیز گویند. (ناظم الاطباء). آسمانه و سقف خانه و بعضی آستانه و زمین خانه را نیز گفته اند و شواهدی که آورده اند نیز دلالت به این معنی میکند. (برهان) ، آستانۀ خانه. (سروری) (از انجمن آرا) (ناظم الاطباء) : ببین که قبۀ تعظیم او کجا باشد چو هست کیوان صدپایه زیرش از ورسیج. شمس فخری
نام یکی از شهرستانهای بخش چهاردانگۀ شهرستان ساری. این دهستان در شمال باختری کیاسر و شمال رود خانه گرم آب رود و در دامنۀ کوهستانهای جنگلی واقع است و آب آن از چشمه سار تأمین می شود. این دهستان از 25 آبادی تشکیل شده و جمعیت آن در حدود4100 تن و قرای مهم آن عبارتند از: سادات محله، چورت، ورنام، قادیکلا. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
نام یکی از شهرستانهای بخش چهاردانگۀ شهرستان ساری. این دهستان در شمال باختری کیاسر و شمال رود خانه گرم آب رود و در دامنۀ کوهستانهای جنگلی واقع است و آب آن از چشمه سار تأمین می شود. این دهستان از 25 آبادی تشکیل شده و جمعیت آن در حدود4100 تن و قرای مهم آن عبارتند از: سادات محله، چورت، ورنام، قادیکلا. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)