- وراشین
- جمع ورشان، از ریشه پارسی ورشان ها کبوتران جنگلی
معنی وراشین - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
فرمان ها
استفراغ کردن
جمع رکن، استون ها، دیوانیان دیوانمردان، جمع ارکان، جمع رکن ستونها. یا اراکین دولت. سران دولت
(پسرانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
از شخصیتهای شاهنامه، از بزرگان و مشاوران دربار قباد پادشاه ساسانی، نام یکی از پادشاهان ساسانی
بادام زمینی
منکسر کردن، انکسار، منتشرکردن
رئیس، رییس
بادام زمینی
جمع برذون، ستور اسپ های تاتاری
جمع برهان، پرون هان ها آوندها گر آوند خواهی به تیغم نگر (فردوسی) جمع برهان برهانها دلیلها حجتها
دو سر (زند اعلی) از استخو ان های آدمی زند اعلی
جمع راشد در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) راشدون: خلفای راشدین
زلفین، حلقه بدن جانورانی مانند کرمهای حلقوی درین نوع حیوانات هر یک از حلقه ها دارای ساختمان نسبتا کاملی برای جذب و دفع و متابولیسم مواد غذایی موجود است و به تعداد این حلقه ها این ساختمان تکرار میشود و هر یک از حلقه ها طوری است که همه اعمال حیاتی را به تنهایی میتواند انجام دهد به همین جهت اگر کرم حلقوی را به قطعاتی تقسیم کنیم هر قطعه مانند جانوری کامل میتواند به زندگی ادامه دهد حلقه
افراشتن
جمع حشاش، سبزکیان جمع حشاش. در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
نوعی کرم دراز و سرخ که در جاهای نرم و مرطوب بهم رسد حمر الارض
علفزار، چراگاه
نوعی کرم دراز و سرخ که در جاهای نرم و مرطوب بهم رسد حمر الارض
خراش دادن
خراشیدن و پاک کردن
فرانسوی کرم خوک یکی از کرمهای طفیلی که از خانواده نماتود ها که در انسان مرض تریشینوز را بوجود میاورد. این جانور کرم کوچک نخی شکل و باریکی است که حداکثر طولش در حدود 6 میلیمتر است
پریشان کردن، پراکندن
واژگون، سرازیر، نگون سر
جمع شریان، سرخرگ ها
جمع شریان، سرخرگ ها جمع شریان رگهایی که خون را از قلب به طرف اعضا و انساج برند رگهای جهنده سرخ رگها. توضیح این کلمه به دو یاء است ولی بعضی یاء اول را به همزه تبدیل کنند و شرائین گویند و آن بر خلاف قاعده عربی است
برکشیدن، بالا کشیدن
پاشیدن، پریشان کردن، پراکنده ساختن، برای مثال سنبل پرتاب کرد سمن بر پراش / چشم خرد باز کن قدرت الله بین (سنائی - لغت فرس - پراشیدن)
شریان ها، سرخ رگ ها، جمع واژۀ شریان