- هولناک
- ترسناک، هراس انگیز
معنی هولناک - جستجوی لغت در جدول جو
- هولناک
- چیزی که بیم و هراس در انسان پدید آورد، پربیم و ترس، خطرناک
- هولناک
- مهیب، ترسناک ترسنال وحشتناک خوف انگیز. هولناکی: ترسناکی وحشتناکی خوف انگیزی
- هولناک
- ترسناک، خوف انگیز
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
هراسناک ترسناک
هوس دار
دارای هوا وهوس، چیزی که خواهش نفسانی را در انسان تحریک می کند
ترسناک
هر چیز عجیب و غریب و طرفه که دیدنش مردم را بخنده آورد
دارای بوی بد، متعفن، عفن، گنده، بد بوی دارای بوی بد بدبو متعفن
معیوب معیوب دارای عیب
لذیذ، خوشمزه لذیذ خوشمزه. سرخوش
دارای خال بسیار
ترسناک بیم زای ترسناک مهیب
جهنده: (خلق من ماء دافق... او را از آب پشلناک آفریده است)
آه و ناله ای که در دل اثر کند و دلرا بسوزاند با سوز دارای سوزش، آه و ناله ای که در دل اثر کند
لورانک، ظرف روغن، دبه
بلکنجک، ویژگی هر چیز عجیب و خنده دار
هولناک، ترسناک، دارای شک وشبهه، بدگمان
آهومند، دارای عیب و نقص، عیب دار، معیوب، آهوناک، بیمار
ظرف برنجی بزرگی که درآن روغن و جز آن کنند دبه روغن لولاور دبه روغن و ظرف برنجی بزرگ که روغن و امثال آن در کنند، لولاور
تیره (آب) گل آلود لای ناک: فی عین حمئته یعنی در چشمه خره لوشناک
ماژ ناک، ماژ باره آنکه لهو لعب را دوست دارد، عیاش
بد گمان، ترسان، سهمگین دارای شک شاک بدگمان، ترسان ترساننده، هولناک مخوف
هوس داری: چون پیرشدی حافظ، از میکده بیرون آی رندی و هوسناکی در عهد شباب اولی. (حافظ)
ریژ ناک
دارای بوی بد، بدبو، متعفن
ترسناک، مهیب
ترسناک، هولناک
دارای سوز و سوزش، کنایه از ویژگی آه و ناله ای که در دل اثر کند و دل را بسوزاند
Direfully
terrivelmente