جدول جو
جدول جو

معنی هو - جستجوی لغت در جدول جو

هو
صدا، آواز، فریاد، بانگ
چرک و زرداب زخم، مادۀ سفید رنگی که از دمل و زخم بیرون می آید و مرکب از مایع سلول های مرده، باکتری ها و گلبول های سفید است، رم، ریم، سیم، سخ، شخ، وسخ، پیخ، پژ، فژ، کورس، کرس، کرسه، هبر، بخجد، بهرک، خاز، درن، قیح، کلچ، کلخج، کلنج
هو کردن: سر و صدا راه انداختن، کسی را با جار و جنجال بدنام و بی آبرو کردن
هو کشیدن: چرک و آماس کردن زخم
تصویری از هو
تصویر هو
فرهنگ فارسی عمید
هو
او، در اشاره به ذات باری تعالی
تصویری از هو
تصویر هو
فرهنگ فارسی عمید
هو
(مَ هََ)
خبر بی اصل. خبر دروغ. سروصدا درباره چیزی که حقیقت ندارد. چو.
- هو انداختن، خبری بی اساس را در میان مردم شایع کردن.
- هوچی، کسی که خبرهای بی اساس را برای منافع خود شایع کند.
- هو کردن، درباره کسی خبر بی اساس و زیان آور انتشار دادن و او رادر نظر مردم پست کردن.
- یک هو، غفلهً. بی خبر. ناگاه
زردآب و ریمی را گویند که از زخم و جراحت برمی آید، آب دزدیدن زخم و جراحت را نیز گفته اند. (برهان). و در این صورت هو مبدل او و آب است. (از انجمن آرا) ، ماه. قمر، ابر. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
هو
(هَُ وَ)
ضمیر واحد مذکر غایب یعنی او و آن. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
هو
در تداول صوفیان مخفف هو و مراد خدای تعالی است: یا هو، ای خدا، (یادداشت به خط مؤلف)، پنهانی است که مشاهدۀ آن غیر را درست نیاید، (تعریفات میرسیدشریف) :
صبغهاﷲ چیست ؟ رنگ خم ّ هو
پیسه ها یک رنگ گردد اندر او،
مولوی،
فکر ما تیری است از هو در هوا
در هوا کی پایدار آید ندا؟
مولوی،
باد در مردم هوا و آرزوست
چون هوا بگذاشتی پیغام هوست،
مولوی
لغت نامه دهخدا
هو
آه و نفس، (برهان)، هوی، رجوع به هوی شود،
کلمه ای است که از برای آگاهانیدن و خبر کردن گویند، (برهان)،
- های و هو یا هیاهو، به معنی هلالوش و بانگ و فریاد و مشغله است:
چه عاشق است که فریاد دردناکش نیست
چه مجلس است کز او های و هو نمی آید،
سعدی،
، در اصطلاح عرفا و اهل معنی به معنی ناله و زاری به درگاه حق تعالی است:
چون گوزنان هویی از جان برکشم
کآن شکار آهوان بدرود باد،
خاقانی،
در آن ساعت که ما مانیم و هویی
ز بخشایش فرومگذار مویی،
نظامی،
گه به یک حمله سپاهی می شکست
گه به هویی قلب گاهی می درید،
حافظ
لغت نامه دهخدا
هو
(هََ وو)
کرانه، روزن خانه. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
هو
آواز، فریاد، بانگ
تصویری از هو
تصویر هو
فرهنگ لغت هوشیار
هو
((هُ وَ))
ضمیر مفرد مذکر غایب، او، آن، در نزد عرفا منظور خداوند است
تصویری از هو
تصویر هو
فرهنگ فارسی معین
هو
((هُ))
صدا، آواز، فریاد
تصویری از هو
تصویر هو
فرهنگ فارسی معین
هو
چرک و زرداب زخم
تصویری از هو
تصویر هو
فرهنگ فارسی معین
هو
لفظی که برای آگاه کردن کسی به کار می رود، فریادی که زنان.، آرزو، خاطر، از اصوات، برای دستور به بازگشت دادن به گاوان شخمی به هنگام
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از هویدا
تصویر هویدا
(پسرانه)
آشکار و نمایان، روشن، آشکار، نمایان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از هود
تصویر هود
(پسرانه)
نام پیامبر قوم عاد، نام سوره ای در قرآن کریم
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از هوران
تصویر هوران
(دخترانه و پسرانه)
آفتاب (نگارش کردی: هران)، مرغزار کوچک در کوهستان (نگارش کردی: ههوران)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از هورامان
تصویر هورامان
(پسرانه)
منطقه ایی در کردستان نزدیک (نگارش کردی: ههورامان)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از هورام
تصویر هورام
(دخترانه و پسرانه)
هنگام طلوع آفتاب، اسم قدیمی سرزمین هورامان (اورامان)، مردم منطقه اورامان، (نگارش کردی: ههورام)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از هوراز
تصویر هوراز
(پسرانه)
دوست صمیمی (نگارش کردی: ههوراز)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از هور
تصویر هور
(دخترانه)
خورشید، آفتاب، خور، خورشید، از شخصیتهای شاهنامه، نام دانایی پرهیزکار در زمان بهرام گور پادشاه ساسانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از هوده
تصویر هوده
(دخترانه)
راست، درست
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از هوتن
تصویر هوتن
(پسرانه)
خوش اندام، نیرومند، خوش اندام، نام یکی از متحدان داریوش درحمله به مغان، نام پسر ویشتاسب پادشاه هخامنشی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از هورتاش
تصویر هورتاش
(دخترانه)
همچون خورشید، آنکه چون خورشید نورانی است، هور (فارسی) + تاش (ترکی)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از هوتک
تصویر هوتک
(پسرانه)
نام روستایی در نزدیکی کرمان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از هوتخش
تصویر هوتخش
(پسرانه)
صنعت گر (نگارش کردی: هتهخش)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از هوبر
تصویر هوبر
(پسرانه)
دربردارنده نیکی، نام میرآخور داریوش پادشاه هخامنشی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از هوبخت
تصویر هوبخت
(دخترانه)
خوشبخت
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از هوال
تصویر هوال
(پسرانه)
خبر، رفیق (نگارش کردی: ههوا)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از هوار
تصویر هوار
(پسرانه)
قشلاق، خیمهسلطان در قشلاق (نگارش کردی: ههوار)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از هورآفرین
تصویر هورآفرین
(دخترانه)
آفریننده خورشید
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از هورتن
تصویر هورتن
(دخترانه)
آنکه تن و بدنی پاک و درخشان چون خورشید دارد
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از هورچهر
تصویر هورچهر
(دخترانه)
تابان روی، زیب، آنکه چهره و سیمایی درخشان و نورانی چون خورشید دارد
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از هورخش
تصویر هورخش
(دخترانه)
آفتاب عالمتاب
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از هورداد
تصویر هورداد
(دخترانه)
فرستاده و داده خورشید، داده خورشید
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از هوردخت
تصویر هوردخت
(دخترانه)
دختر خورشید، دختری زیبا چون خورشید
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از هولوگرافی
تصویر هولوگرافی
هولوگرافی (Holography) یک تکنیک پیشرفته تصویربرداری است که برای ثبت و بازسازی تصاویر سه بعدی به کار می رود. برخلاف عکاسی سنتی که فقط دو بعد از یک شیء را ثبت می کند، هولوگرافی اطلاعات سه بعدی را با استفاده از تداخل و پراش نور ذخیره می کند. این فرآیند باعث ایجاد تصاویری می شود که عمق و پرسپکتیو واقعی دارند.
اصول اساسی هولوگرافی
1. ثبت تداخل : دو پرتو نور همدوس (معمولاً از یک لیزر) به یکدیگر برخورد می کنند. یکی از این پرتوها به شیء تابیده می شود و بازتاب آن به فیلم هولوگرافیک می رسد. پرتو دیگر به طور مستقیم به فیلم می رسد. نتیجه تداخل این دو پرتو روی فیلم ثبت می شود.
2. بازسازی تصویر : هنگامی که فیلم هولوگرافیک با همان پرتو نور اصلی روشن می شود، تصویر سه بعدی شیء اصلی بازسازی می شود.
کاربردهای هولوگرافی
1. نمایش سه بعدی : ایجاد تصاویر و نمایش های سه بعدی برای نمایشگاه ها، هنر و سرگرمی.
2. ذخیره سازی داده ها : استفاده از هولوگرافی برای ذخیره سازی حجم زیادی از داده ها به صورت سه بعدی.
3. پزشکی : ایجاد تصاویر سه بعدی از اعضای بدن برای تشخیص و برنامه ریزی جراحی.
4. صنعت و مهندسی : استفاده در تست های غیرمخرب و بررسی ساختاری مواد.
5. امنیت : استفاده در هولوگرام های امنیتی برای کارت های اعتباری، پاسپورت ها و محصولات تجاری به منظور جلوگیری از جعل.
مزایای هولوگرافی
- ثبت دقیق تر اطلاعات : توانایی ثبت اطلاعات دقیق تر و کامل تر نسبت به عکاسی سنتی.
- بازسازی سه بعدی : امکان مشاهده تصاویر از زوایای مختلف بدون نیاز به عینک یا تجهیزات خاص.
- ذخیره سازی حجم بزرگ اطلاعات : امکان ذخیره سازی حجم زیادی از اطلاعات در فضای کم.
محدودیت ها و چالش ها
- نیاز به تجهیزات خاص : تجهیزات پیچیده و گران قیمت برای ثبت و بازسازی هولوگرام ها.
- حساسیت به شرایط محیطی : حساسیت به لرزش ها و تغییرات محیطی در طول فرآیند ثبت هولوگرام.
هولوگرافی به عنوان یک فناوری پیشرفته و پرکاربرد، در حال توسعه و بهبود است و می تواند در آینده نقش های بیشتری در زمینه های مختلف علمی، صنعتی و روزمره ایفا کند.
تکنیکی در عکسبرداری که در آن از موج لیزری برای خلق تصویری سه بعدی از شیئی در فضا استفاده می شود که تصویر آن فقط از زاویه خاصی قابل رویت است. چنین نظامی برای ایجاد تصاویری با وضوح زیاد و عمق تصویری چشمگیر هم مناسب است
فرهنگ اصطلاحات سینمایی