معنی هوران
- هوران(دخترانه و پسرانه)
- آفتاب (نگارش کردی: هران)، مرغزار کوچک در کوهستان (نگارش کردی: ههوران)
واژههای مرتبط با هوران
پوران
- پوران
- موفق، جانشین، یادگار، پوران دخت
توران
- توران
- نام دختر خسروپرویز، سرزمین تور، نام سرزمینی منسوب به تور پسر فریدون پادشاه پیشدادی که بر آن سوی رود جیحون یعنی ماوراءالنهر واقع بوده و از طرف مشرق تا دریاچه آرال امتداد داشته است
بهوران
- بهوران
- وه وران، آنکه دارای روح و روان نیکوست
زوران
- زوران
- نام نوعی کشتی باستانی
هاران
- هاران
- معرب از عبری، کوه نشین، برادر ابراهیم (ع)
نوران
- نوران
- نور (عربی) + ان (فارسی) ،مرکب از نور (روشنایی) + ان (پسوند اتصاف)، نام روستایی در نزدیکی اردبیل
آوران
- آوران
- در حال آوردن
اوران
- اوران
- در گویش سیستان
هورتن
- هورتن
- آنکه تن و بدنی پاک و درخشان چون خورشید دارد
