- نفتالین
- ماده ای است خشک و بدبوی و سفید رنگ که از نفت گیرند و برای جلوگیری از بید زدن پارچه و لباس های بافته پشمی و قالی و همچنین برای دفع موریانه بکار برند
معنی نفتالین - جستجوی لغت در جدول جو
- نفتالین ((نَ))
- جسمی است که از قطران زغال سنگ بدست می آید جامد و سفید با بلورهای درخشان و بوی نافذ است. در صنایع رنگ سازی و عطرسازی به کار می رود. نوع ناخالص و نامرغوب آن برای دفع حشرات مفید است
- نفتالین
- ماده ای جامد، بدبو و سفید رنگ به صورت گرد و پوسته های نازک که از قطران زغال سنگ به دست می آید و برای محافظت پارچه های پشمی، قالی و قالیچه از بید و موریانه به کار می رود
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
هیدرو کربوری است حلقوی مرکب از دو حلقه بنزنی که فرمول آن را میتوان بصورت نوشت. این جسم در شرایط معمولی جامد است و بصورت ورقه های سفیدی متبلور میگردد. در 79 درجه حرارت ذوب میشود و در 218 درجه میجوشد. در بنزن و الکل جوش حل میشود. در صنعت نفتالین را از قطران و زغال سنگ استخراج میکنند. نفتالین در شرایط معمولی تصعید میشود و چون ذرات تصعید شده سمی است حشرات را میکشد و از طرفی چون بلورهایش دارای بوی خاصی هستند که حشرات از آن گریزانند برای محافظت البسه پشمی از خطر بید خوردگی ازآن استفاده میکنند نفتالین
نفتالین فرانسوی بیبکش بید کش نفتالین
سیاستمدار وپیشوایاتحاد جماهیر شوروی
دریدن
دریدن، شکافتن، افشاندن، ریختن و پاشیدن، پراکنده ساختن، فشاندن، اوشاندن
شکافتن، دریدن، افشاندن، پراکنده کردن، فتلیدن، فتاریدن، برای مثال باد برآمد به شاخ بید شکفته / بر سر می خواره برگ گل بفتالید (عمارۀ مروزی - شاعران بی دیوان - ۳۵۶)
کندن، ریختن، تکان دادن
((فَ یا فِ دَ))
فرهنگ فارسی معین
از جا کندن، ریختن، افشاندن، دریدن، شکافتن، از هم گسستن، پریشان کردن، پراکنده کردن، فتاریدن، فتلیدن
هر چیز که از سفال سازند سفالی: کوزه سفالین
فرانسوی آسنی توپالی رنگ آسنی
نا افتادن، نیفتادن
تشک، دوشک، بالش، لحاف
نهالی، بستر، تشک
از جنس نی، نیی، نیین