جدول جو
جدول جو

معنی نفتالین

نفتالین((نَ))
جسمی است که از قطران زغال سنگ بدست می آید جامد و سفید با بلورهای درخشان و بوی نافذ است. در صنایع رنگ سازی و عطرسازی به کار می رود. نوع ناخالص و نامرغوب آن برای دفع حشرات مفید است
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با نفتالین

نفتالین

نفتالین
ماده ای است خشک و بدبوی و سفید رنگ که از نفت گیرند و برای جلوگیری از بید زدن پارچه و لباس های بافته پشمی و قالی و همچنین برای دفع موریانه بکار برند
فرهنگ لغت هوشیار

نفتالین

نفتالین
ماده ای جامد، بدبو و سفید رنگ به صورت گَرد و پوسته های نازک که از قطران زغال سنگ به دست می آید و برای محافظت پارچه های پشمی، قالی و قالیچه از بید و موریانه به کار می رود
نفتالین
فرهنگ فارسی عمید

نفتالین

نفتالین
مادۀ خشک بدبوی سفیدرنگی که از نفت گیرند و برای جلوگیری از بید زدن پارچه و لباس آن را بر بافته های پشمی چون جامه و قالی و قالیچه پاشند، همچنین برای دفع موریانه به کار برند
لغت نامه دهخدا

نفطالین

نفطالین
هیدرو کربوری است حلقوی مرکب از دو حلقه بنزنی که فرمول آن را میتوان بصورت نوشت. این جسم در شرایط معمولی جامد است و بصورت ورقه های سفیدی متبلور میگردد. در 79 درجه حرارت ذوب میشود و در 218 درجه میجوشد. در بنزن و الکل جوش حل میشود. در صنعت نفتالین را از قطران و زغال سنگ استخراج میکنند. نفتالین در شرایط معمولی تصعید میشود و چون ذرات تصعید شده سمی است حشرات را میکشد و از طرفی چون بلورهایش دارای بوی خاصی هستند که حشرات از آن گریزانند برای محافظت البسه پشمی از خطر بید خوردگی ازآن استفاده میکنند نفتالین
فرهنگ لغت هوشیار

نفتالی

نفتالی
نام یکی از دوازده پسر یعقوب. (یادداشت مؤلف) :
ز بلهان دو فرزند مردانه بود
هنرمند نفتالی و دانه بود.
شمسی (یوسف و زلیخا از یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا

افتالیدن

افتالیدن
دریدن، شکافتن، اَفشاندن، ریختن و پاشیدن، پراکنده ساختن، فَشاندن، اَوشاندن
افتالیدن
فرهنگ فارسی عمید