جدول جو
جدول جو

معنی نع - جستجوی لغت در جدول جو

نع
(نَع ع)
مرد سست. (آنندراج) (منتهی الارب). مرد ضعیف. (المنجد) (اقرب الموارد) (از متن اللغه). مرد ضعیف و سست. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
نع
(نُع ع)
ضعیف. (از متن اللغه). رجوع به نعّ شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نعمان
تصویر نعمان
(پسرانه)
نام چندتن از پادشاهان حیره
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از نعیمه
تصویر نعیمه
(دخترانه)
مؤنث نعیم، نعمت، نرم و لطیف،
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از نعیما
تصویر نعیما
(پسرانه)
نعمت، تخلص نعمت سمرقندی شاعر قرن یازدهم
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از نعیم الدین
تصویر نعیم الدین
(پسرانه)
نعمت دین
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از نعیم
تصویر نعیم
(پسرانه)
نعمت، نرم و لطیف، از نامهای بهشت
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از نعناع
تصویر نعناع
(دخترانه)
نعنا، گیاهی کاشتنی و خوشبو
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از نعنا
تصویر نعنا
(دخترانه)
نعناع، گیاهی کاشتنی و خوشبو
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از نعمت الله
تصویر نعمت الله
(پسرانه)
بخشش خداوند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از نعمت
تصویر نعمت
(پسرانه)
آنچه باعث شادکامی و آسایش زندگی انسان شود، عطا و بخشش
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از نعامه
تصویر نعامه
نعامه در عربی، جمع نعام و نعامات و نعائم،
در علم زیست شناسی شترمرغ،
نفس، ظلمت، فرح، سرور، اکرام، راه آشکار،
علامتی که در کنار راه برای راهنمایی برپا کنند، گروهی از مردم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نعنا
تصویر نعنا
نعناع، گیاهی با برگ های بیضی و دندانه دار، ساقه های بلند و گل های ریز سرخ یا بنفش که از سبزی های خوردنی است و عطر مخصوصی دارد. خشک کردۀ آن در بعضی از غذاها به کار می رود. ضد نفخ و ضد قی و محرک است. از برگ آن اسانسی می گیرند که در طب و عطرسازی استعمال می شود. ریشه یا پاجوش های آن را می کارند و سه یا چهار سال دوام دارد، پونۀ باغی، پودنۀ باغی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نعم
تصویر نعم
حرف جواب، کلمۀ تصدیق و ایجاب، بلی، آری
ستور چرنده به ویژه گاو و گوسفند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نعره زدن
تصویر نعره زدن
فریاد زدن، فریاد و فغان کردن به بانگ بلند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نعاب
تصویر نعاب
بانگ کردن کلاغ، بانگ کلاغ که به فال بد بگیرند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نعم
تصویر نعم
نعمت ها، احسان ها، نیکی ها، بهره ها، مال ها، روزی ها، خوشی ها، جمع واژۀ نعمت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نعاج
تصویر نعاج
نعجه ها، گوسفندها، ماده میش ها، جمع واژۀ نعجه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نعومت
تصویر نعومت
نرم و نازک شدن، مقابل خشونت و درشتی، ملایمت، نرمی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نعمات
تصویر نعمات
نعمت ها، احسان ها، نیکی ها، بهره ها، مال ها، روزی ها، خوشی ها، جمع واژۀ نعمت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نعیق
تصویر نعیق
بانگ کردن کلاغ، بانگ زدن شبان به گوسفندان، صدای کلاغ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نعاس
تصویر نعاس
سستی و فترت در حواس، چرت، ابتدای خواب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نعوظ
تصویر نعوظ
برخاستن آلت تناسل مرد در اثر غلبۀ شهوت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نعیب
تصویر نعیب
بانگ کردن زاغ یا کلاغ، صدای کلاغ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نعال
تصویر نعال
نعل، درگاه، پایین مجلس مثلاً صف نعال
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نعل در آتش نهادن
تصویر نعل در آتش نهادن
انداختن نعل اسب در آتش، عملی که غرائم خوانان و افسونگران انجام می دادند و برای حاضر ساختن کسی که در سفر بود نام او را بر نعل اسب می نوشتند و در آتش می انداختند و افسون می خواندند و معتقد بودند که آن شخص در هرکجا که باشد بی قرار می شود و فوراً حرکت می کند، کنایه از بی قرار بودن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نعیم
تصویر نعیم
نعمت، مال، پر نعمت، از نام های بهشت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نعمت
تصویر نعمت
احسان، نیکی، بهره، مال، روزی، خوشی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نعناع
تصویر نعناع
گیاهی با برگ های بیضی و دندانه دار، ساقه های بلند و گل های ریز سرخ یا بنفش که از سبزی های خوردنی است و عطر مخصوصی دارد. خشک کردۀ آن در بعضی از غذاها به کار می رود. ضد نفخ و ضد قی و محرک است. از برگ آن اسانسی می گیرند که در طب و عطرسازی استعمال می شود. ریشه یا پاجوش های آن را می کارند و سه یا چهار سال دوام دارد، پونۀ باغی، پودنۀ باغی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نعم البدل
تصویر نعم البدل
بدل خوب، عوض بهتر، بهتر از آن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نعره زنان
تصویر نعره زنان
فریادکنان، در حال نعره زدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نعما
تصویر نعما
نعمت، موهبت، نیکی، احسان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نعل بند
تصویر نعل بند
آنکه ستور را نعل می کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نعوذبالله
تصویر نعوذبالله
معاذ اللّه، پناه بر خدا، حاشا، هرگز، پرگست، پرگس، برگست، عیاذا بالله
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نعره کشیدن
تصویر نعره کشیدن
فریاد کشیدن، نعره زدن
فرهنگ فارسی عمید