- نص
- برگردانیدن حدیث را بسوی کسی که حدیث کرده بود، رفع حدیث، اسناد دادن
معنی نص - جستجوی لغت در جدول جو
- نص ((نَ صّ))
- صریح و آشکار، اصل و عین مطلب، جمع نصوص
- نص
- کلام صریح و آشکار که جز یک معنی از آن استنباط نشود، کلام معتبر
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(پسرانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
یاری دهنده دین، نام یکی از علمای بزرگ ریاضی و نجوم و حکمت ایران در قرن هفتم، خواجه نصیرالدین طوسی
پند دادن، اندرز دادن
پند، اندرز، سفارش
نیمه، نیم
گذاشتن
کارگزاری، کارگزاشتن
نیم، نیمه، نیمۀ چیزی
نصیحت کننده، پنددهنده
بهره، حظ، بخت و اقبال
یاری کردن، یاری، پیروزی
ناصح، نصیحت کننده، پنددهنده
پند دادن، پندواندرز، محبت خالص
برپا کردن، برقرار کردن، گماشتن
نص ها، کلام معتبر، جمع واژۀ نص
پیرو دین مسیح، مسیحی، عیسوی مذهب
پیکان، سرنیزه، تیغۀ کارد یا شمشیر
نصرانی، پیرو دین مسیح، مسیحی، عیسوی مذهب
آنکه گوش به نصیحت بدهد، نصیحت شنو، پندشنو
نصیحت ها، پندها، اندرزها، جمع واژۀ نصیحت
ناصح، نصیحت کننده، پند دهنده، دوست بی ریا و صادق
یاری کردن، یاری، یاری کننده، صد ودهمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۳ آیه، إذا جاء، تودیع
تقدیر، سرنوشت، برای مثال کنون به آب می لعل خرقه می شویم / نصیبۀ ازل از خود نمی توان انداخت (حافظ - ۵۰) ، نصیب، بهره، هرچه که آن را علم و نشان گردانند، سنگی که در گرداگرد حوض نصب کنند
نصیح ها، ناصح ها، نصیحت کننده ها، پنددهندگان، جمع واژۀ نصیح
پیشیاری، مزد مزد پیشیار