جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با نصیرا

نصیرا

نصیرا
محمد، شهیر به نصیرای همدانی از دانشمندان و شعرای قرن یازدهم است و به روایت نصرآبادی در ریاضی دستی داشته و ’قطع نظر از فضیلت، بسیار خوش صحبت و شوخ طبیعت بوده،... دیوانش هزار و یک بیت است، وفاتش در سنۀ 1030 اتفاق افتاد’. وی بر عروض محمد مؤمن حسینی حاشیه ای بنام ’لعل قطبی’ نوشته، او راست:
به شعر شهرۀ آفاق گشته ام این است
یکی ز جمله غلطهای در جهان مشهور.
#
نگاه گرم تو روی سخن بمن دارد
که چشم پرسخنت با دلم سخن دارد.
#
بهر راحت نزدم بخیه به زخم تن خویش
دوختم سینه که بار دگرش چاک کنم.
رجوع به تذکرۀ نصرآبادی ص 166 و آتشکدۀ آذرص 273 و نگارستان سخن ص 122 و فهرست کتاب خانه مدرسه سپهسالار ج 2 ص 443 و ریحانه الادب ج 4 ص 200 و روز روشن ص 698 شود
لغت نامه دهخدا

قصیرا

قصیرا
دهی از دهستان کوار بخش سروستان شهرستان شیراز واقع در 118 هزارگزی جنوب باختری سروستان و 1 هزارگزی شوسۀ شیراز به خفر. موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن معتدل مالاریایی است. سکنۀ آن 97 تن است. آب آن از چشمه و قنات و محصول آن غلات، چغندر، میوه جات و شغل اهالی زراعت و باغبانی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا

نمیرا

نمیرا
به معنی شرح باشد که آشکار کردن و ظاهر نمودن است، یعنی لفظ اندک را به معانی بسیار بیان کنند. (برهان قاطع) (آنندراج) (انجمن آرا). از برساخته های دساتیر است. رجوع به فرهنگ دساتیر ص 271 شود
لغت نامه دهخدا

نصیری

نصیری
منسوب به نصیر که یکی از فدائیان حضرت علی کرم اﷲ وجهه بود که آن حضرت را خدا می گفت و آن حضرت او را به قتل می رسانیدند باز او زنده می شد، قصۀ حیات و ممات او مشهور است. (غیاث اللغات) (از آنندراج). اهل حق. علی اللهی. (یادداشت مؤلف). و نیز رجوع به نصیریه و نُصَیر شود
لغت نامه دهخدا