جدول جو
جدول جو

معنی ناایری - جستجوی لغت در جدول جو

ناایری
آسوریها در کتیبه هاشان اسامی مردمانی را ذکر میکنند که در ارمنستان کنونی سکنی (داشته و با آنها در جنگ وستیز بوده اند، مانند ناایری، اوراردا، مین نی، و بعدهرودوت اسم آلارود را میبرد، ولی نمیتوان گفت که این مردمان ارامنه بوده اند. (ایران باستان ج 3 ص 2269)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ناهیرا
تصویر ناهیرا
ناهیرا
(پسرانه)
روشنایی، نور
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از نازپری
تصویر نازپری
نازپری
(دخترانه)
آنکه مانند پری زیباست، نام دختر پادشاه خوارزم و همسر بهرام گور پادشاه ساسانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ناموری
تصویر ناموری
ناموری
دارای نام بودن، نیک نامی، شهرت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناشکری
تصویر ناشکری
ناشکری
ناسپاسی، ناشکری، حق ناشناسی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لاادری
تصویر لاادری
لاادری
ناشناخته مثلاً شاعران لاادری، در فلسفه لاادریه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نامادری
تصویر نامادری
نامادری
زن پدر، زن پدر کسی غیر از مادر او، مادراندر، مایندر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناپسری
تصویر ناپسری
ناپسری
پسری که از زن یا شوهر دیگر باشد، پسراندر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناایمن
تصویر ناایمن
ناایمن
ناامن، نامطمئن، آنکه در امن وامان نباشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناچاری
تصویر ناچاری
ناچاری
ناچار بودن، بیچارگی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناباوری
تصویر ناباوری
ناباوری
بی اعتقادی، بی اعتمادی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناپسری
تصویر ناپسری
ناپسری
پسرزن پسراندر، پسرشوهر پسراندر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناایمن
تصویر ناایمن
ناایمن
غیر قابل اعتماد، نامطمئن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نااهلی
تصویر نااهلی
نااهلی
عدم قابلیت بی استعدادی، منافقی، ناخلفی (فرزند) : (تنهاپسربزرگش راکه از زن اولش بود و خود زندگی جداگانه داشت بعلت بعض حرف نشنویها و نااهلیهاعاق کرده بود)
فرهنگ لغت هوشیار
نالایقی
ناشایندی ناشایستگی بی لیاقتی بی کفایتی، بی ارزشی کم بهایی، شایسته نبودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نانایی
تصویر نانایی
نانایی
(کودکان) بزن وبکوب ورقص وآواز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناایمنی
تصویر ناایمنی
ناایمنی
ناامنی، عدم اطمینان، اندیشناکی بی امانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناباوری
تصویر ناباوری
ناباوری
عدم قبول و اعتماد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناچاری
تصویر ناچاری
ناچاری
اضطرار، گزیر نداشتن، مجبور بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نازیرک
تصویر نازیرک
نازیرک
آنکه زیرک نباشد مقابل زیرک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نازیرکی
تصویر نازیرکی
نازیرکی
از فراست بی بهره بودن ناهوشیاری: (سفاهت نازیرکی و تهی ساری بود)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناپدری
تصویر ناپدری
ناپدری
شوهرمادر
فرهنگ لغت هوشیار
ناامنی
آشوبزدگی آشفتگی عدم امنیت ظشوب: ... (شما هستید که حیات و موجودیتتان آغشته فلاکت و بدبختی و ناامنی و بی تکلیفی است)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نازوری
تصویر نازوری
نازوری
بی زوری بی طاقتی ناتوانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نازایی
تصویر نازایی
نازایی
نازا بودن سترونی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناداری
تصویر ناداری
ناداری
تهیدستی فقر، پریشان حالی بی نوایی
فرهنگ لغت هوشیار
نااسپری
جاویدان دایمی: چنان جای الفنج و ملک بقاست بقایی وملکی که نااسپریست. (ناصرخسرو) مقابل اسپری سپری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نااصلی
تصویر نااصلی
نااصلی
بداصلی بد نژادی، بداخلاقی فرومایگی، تقلب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناامیدی
تصویر ناامیدی
ناامیدی
یاس، درماندگی بیچارگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نامادری
تصویر نامادری
نامادری
زن پدر غیر از مادر شخص ما در اندر مادندر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناشکری
تصویر ناشکری
ناشکری
ناسپاسی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ناامیدی
تصویر ناامیدی
ناامیدی
یأس
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ناباوری
تصویر ناباوری
ناباوری
بی اعتقادی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ناپذیری
تصویر ناپذیری
ناپذیری
اپوزیسیون
فرهنگ واژه فارسی سره
ناپیری
ناپدری
فرهنگ گویش مازندرانی