ناگیرا ناگیرا ناگیرنده مقابل گیرا، آنکه نتوانداشیا رابگیرد: (ویک دست ایشان مفلوج شده بود و ناگیرا شده و تا زمان وفات همچنان بوده) فرهنگ لغت هوشیار
ناگیرا ناگیرا ناگیرنده، مقابل گیرا، ناتوان از گرفتن، که نتواند گرفت: و یک دست ایشان مفلوج شده بود و ناگیرا شده و تا زمان وفات همچنان بوده، (مزارات کرمان ص 136)، غیرجذاب، نادلنشین لغت نامه دهخدا
سامیرا سامیرا سمیرا، زن بزرگوار، نام عمه شیرین در داستان خسرو و شیرین ترجمه عربی مهین بانو است، وسیله ای که با آن حجامت می کنند، نام محلی در نزدیکی مکه فرهنگ نامهای ایرانی
ماهیار ماهیار دوست و یاور ماه، از شخصیتهای شاهنامه، نام زرگری در زمان بهرام گور پادشاه ساسانی فرهنگ نامهای ایرانی