برغست، گیاهی بیابانی و خودرو مانند اسفناج با برگ های درشت و گل های ریز سفید یا سرخ رنگ که مصرف خوراکی دارد و خام و پختۀ آن خورده می شود پژند، هنجمک، هجند، مجّه، بلغس، بلغست، یبست، ورغست، فرغست
بَرغَست، گیاهی بیابانی و خودرو مانند اسفناج با برگ های درشت و گل های ریز سفید یا سرخ رنگ که مصرف خوراکی دارد و خام و پختۀ آن خورده می شود پَژَند، هَنجَمَک، هَجَند، مُجّه، بَلغَس، بَلغَست، یَبَست، وَرغَست، فَرغَست
چین و شکن، برای مثال ای من رهی آن روی چون قمر / وآن زلف شبه رنگ پر ز مار (شهیدبلخی - شاعران بی دیوان - ۳۱) شکاف، ترک مازو، بلوط، ماده ای با مصرف دارویی و صنعتی که از ترشح یکی از انواع بلوط به دست می آید و بر اثر گزش حشره ای به صورت کروی درمی آید
چین و شکن، برای مِثال ای من رهی آن روی چون قمر / وآن زلف شبه رنگ پر ز مار (شهیدبلخی - شاعران بی دیوان - ۳۱) شکاف، تَرَک مازو، بلوط، ماده ای با مصرف دارویی و صنعتی که از ترشح یکی از انواع بلوط به دست می آید و بر اثر گزش حشره ای به صورت کروی درمی آید
قسمتی از زمین یا عارضۀ طبیعی که قلمرو دو کشور همسایه را جدا می کند حد، سرحد، کنایه از هر چیز مشخص کننده یا محدودکنندۀ حد و دامنۀ چیزی مثلاً تورم از مرز بیست درصد فراتر رفت کنایه از سرزمین، باغ، کشتزار مرز و بوم: سرزمین
قسمتی از زمین یا عارضۀ طبیعی که قلمرو دو کشور همسایه را جدا می کند حد، سرحد، کنایه از هر چیز مشخص کننده یا محدودکنندۀ حد و دامنۀ چیزی مثلاً تورم از مرز بیست درصد فراتر رفت کنایه از سرزمین، باغ، کشتزار مرز و بوم: سرزمین
بخش نرم و خاکستری رنگی که درون جمجمه قرار دارد، مخ، مادۀ چرب که میان استخوان جا دارد، آنچه در هستۀ میوه یا درون برخی میوه ها وجود دارد، کنایه از اصل و حقیقت چیزی، کنایه از سر، کنایه از نخبه، با استعداد، باهوش مغز تیره: نخاع
بخش نرم و خاکستری رنگی که درون جمجمه قرار دارد، مخ، مادۀ چرب که میان استخوان جا دارد، آنچه در هستۀ میوه یا درون برخی میوه ها وجود دارد، کنایه از اصل و حقیقت چیزی، کنایه از سر، کنایه از نخبه، با استعداد، باهوش مغز تیره: نخاع
میوه ای گرمسیری است که در مصر و یمن و هندوستان و فلسطین بسیار میباشد و درخت آن یکسال بیشتر بار نمیدهد و هر سال از بیخ میبرند باز بلند میشود و میوه میدهد و آن را به هندی کیله گویند و میوه آن خوشه ای و در هر خوشه دهها دانه میوه وجود دارد
میوه ای گرمسیری است که در مصر و یمن و هندوستان و فلسطین بسیار میباشد و درخت آن یکسال بیشتر بار نمیدهد و هر سال از بیخ میبرند باز بلند میشود و میوه میدهد و آن را به هندی کیله گویند و میوه آن خوشه ای و در هر خوشه دهها دانه میوه وجود دارد
عدس ماش: بر آتش حسد دل زیرکترین خصم جوشد بر آن قیاس که در زیر با مچک. (سوزنی) توضیح بعضی مچک را بادام کوهی تلخ دانسته اند که آنرا بریان کرده در شور با و غذا های دوایی بجای روغن بکار برند
عدس ماش: بر آتش حسد دل زیرکترین خصم جوشد بر آن قیاس که در زیر با مچک. (سوزنی) توضیح بعضی مچک را بادام کوهی تلخ دانسته اند که آنرا بریان کرده در شور با و غذا های دوایی بجای روغن بکار برند
گیاهی است پایا از رده تک لپه ای ها که تیره خاصی را در این رده به نام تیره موزها به وجود آورده است. میوه اش گوشت دار و مطبوع و خوراکی است ومجموع میوها خوشه ای را به وجود می آورد
گیاهی است پایا از رده تک لپه ای ها که تیره خاصی را در این رده به نام تیره موزها به وجود آورده است. میوه اش گوشت دار و مطبوع و خوراکی است ومجموع میوها خوشه ای را به وجود می آورد
وسیله ای دارای چهار پایه که بر روی آن لوازم تحریر می گذارند و چیز می نویسند یا ظرف غذا چینند و جز آن میزگرد: جلسه مذاکره ای که در آن هر یک از شرکت کنندگان اجازه دارد در بحث شرکت کند و نظر خود را بیان دارد، مقام، مسند
وسیله ای دارای چهار پایه که بر روی آن لوازم تحریر می گذارند و چیز می نویسند یا ظرف غذا چینند و جز آن میزگرد: جلسه مذاکره ای که در آن هر یک از شرکت کنندگان اجازه دارد در بحث شرکت کند و نظر خود را بیان دارد، مقام، مسند
ماده نرم و خاکستری رنگی که در کاسه سر یا میان استخوان است، عقل، فکر، شخص دانا و آگاه و نخبه، بخش درونی هر چیزی، وسط، میان، درون میوه هایی مانند، گردو، پسته، بادام
ماده نرم و خاکستری رنگی که در کاسه سر یا میان استخوان است، عقل، فکر، شخص دانا و آگاه و نخبه، بخش درونی هر چیزی، وسط، میان، درون میوه هایی مانند، گردو، پسته، بادام