جدول جو
جدول جو

معنی مُنَكَّه - جستجوی لغت در جدول جو

مُنَكَّه
مزّه دار، طعم دار شده
دیکشنری عربی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

بدشکل، تحریف شده است، جراحت خورده، بدشگون
دیکشنری عربی به فارسی
متمرکز، مرکز
دیکشنری عربی به فارسی
ترکیبی، مرکّب
دیکشنری عربی به فارسی
گوینده، آموزنده
دیکشنری عربی به فارسی
ترمیم شده، آراسته
دیکشنری عربی به فارسی
خال دار، نقطه چین، خال خال
دیکشنری عربی به فارسی
ترتیب دار، سازمان دهنده
دیکشنری عربی به فارسی
پاک شده، تمیز کننده
دیکشنری عربی به فارسی
دارای انضباط شخصی، ملحق شد
دیکشنری عربی به فارسی
منضبط، رسیده
دیکشنری عربی به فارسی
هماهنگ، هماهنگ کننده
دیکشنری عربی به فارسی
هوشیار، ساعت زنگ دار، تحریک آمیز، محرّک، تحریکی
دیکشنری عربی به فارسی
قابل فریب، شاید، دست یافتنی
دیکشنری عربی به فارسی
تاییدشده، معیّن، تاکید شده، مستند
دیکشنری عربی به فارسی