معنی مُنَمَّق
مُنَمَّق
ترمیم شده، آراسته
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با مُنَمَّق
مُنَسَّق
مُنَسَّق
هَماهَنگ، هَماهَنگ کُنَندِه
دیکشنری عربی به فارسی
مُجَمَّد
مُجَمَّد
یَخ زَدَه، مُنجَمِد شُدِه
دیکشنری عربی به فارسی
مُدَمَّر
مُدَمَّر
ویران شُدِه، ویرانگَر
دیکشنری عربی به فارسی
مُخَمَّر
مُخَمَّر
فَرمودِه، تَخمیر شُدِه
دیکشنری عربی به فارسی
مُحَمَّر
مُحَمَّر
تَب دار، مایِل بِه قِرمِز
دیکشنری عربی به فارسی
مُحَقَّق
مُحَقَّق
بَرآوُردِه شُدِه، مُحَقَّق
دیکشنری عربی به فارسی
مُرَمَّم
مُرَمَّم
مَرِمَّت شُدِه، بازسازی شُد
دیکشنری عربی به فارسی
مُعَلَّق
مُعَلَّق
آویزان، حَلق آویز کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
مُنَمِّي
مُنَمِّي
اِنِرژی زا، اَفزایِش مِی یابَد
دیکشنری عربی به فارسی