- مُدَّة
- مدّت، دوره
معنی مُدَّة - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
شاکی، پرمدّعا، مدّعی، پر دعوی، دادستان
کشیده شدن، تمدید کنید
ندرت، کمبود
آتش بس
دوستی، عشق
مادّه، مواد
توانایی، ظرفیت، قابلیت، توانمندی، قدرت
نیرو، قدرت، استحکام، سختی
متحیّر، شگفت آور، جالب، متعجّب، شگفت انگیز، مبهوت کننده، چشمگیر، جذّاب
ملّت، یک ملّت
تصادف
چند، چندین
نامطلوبی، شدّت، پرخاشگری، خشونت
حقّه، ترفند
رذالت، پستی
برندگی، وضوح، برش خوردگی
تیزی، وضوح، تیزبینی
کوتاه مدّت