معنی مَدَّ
مَدَّ
کشیده شدن، تمدید کنید
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با مَدَّ
حَدَّ
حَدَّ
مَحدود کَردَن، پایان، مَرز گُذاشتَن، تیز کَردَن، مَحصور کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
صَدَّ
صَدَّ
مُنصَرِف کَردَن، تَنِه
دیکشنری عربی به فارسی
عَدَّ
عَدَّ
شِمُردَن، شُمارِش، شُمارِش کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
سَدَّ
سَدَّ
گِرِفتِگی کَردَن، سَد
دیکشنری عربی به فارسی
رَدَّ
رَدَّ
رَد کَردَن، بَرایِ پاسُخ دادَن، جَواب تُند دادَن
دیکشنری عربی به فارسی
شَدَّ
شَدَّ
سِفت کَردَن، او کِشید
دیکشنری عربی به فارسی
مَرَّ
مَرَّ
عُبوری شُدِه، تَلخ، گُذَشتَن، بازبینی کَردَن، مَرحَلِه گُذاشتَن
دیکشنری عربی به فارسی