معنی قُدرَة
قُدرَة
توانایی، ظرفیت، قابلیت، توانمندی، قدرت
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با قُدرَة
نُدرَة
نُدرَة
نُدرَت، کَمبود
دیکشنری عربی به فارسی
خُضرَة
خُضرَة
سَرسَبزی، سَبز
دیکشنری عربی به فارسی
خُدعَة
خُدعَة
حُقِّه، تَرفَند
دیکشنری عربی به فارسی
شُهرَة
شُهرَة
مَحبوبِیَت، شُهرَت
دیکشنری عربی به فارسی
صُدفَة
صُدفَة
تَصَادُف
دیکشنری عربی به فارسی
مُدَّة
مُدَّة
مُدَّت، دَورِه
دیکشنری عربی به فارسی
سُمرَة
سُمرَة
تیرِگی رِنگ، یِک بُرُنزِه
دیکشنری عربی به فارسی
قُوَّة
قُوَّة
نیرو، قُدرَت، اِستِحکام، سَختی
دیکشنری عربی به فارسی
هُدنَة
هُدنَة
آتَش بَس
دیکشنری عربی به فارسی