- مُجَعَّد
- فرمی، فرفری
معنی مُجَعَّد - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
یخ زده، منجمد شده
مجرّد، صرفاً
بازسازی شده
چروک، فرفری، چروک دار
مقرّر، خاص، تیز شده
خشکیده، خشک کن
تکّه تکّه، تکّه تکّه شده
پیچیده
آماده، صاف شده
گسترش یافته، تمدید شد
تاییدشده، معیّن، تاکید شده، مستند
یک دست، متّحد شده است