معنی مُجَزَّأ
مُجَزَّأ
تکّه تکّه، تکّه تکّه شده
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با مُجَزَّأ
مُجَمَّد
مُجَمَّد
یَخ زَدَه، مُنجَمِد شُدِه
دیکشنری عربی به فارسی
مُجَفَّف
مُجَفَّف
خُشکیدِه، خُشک کُن
دیکشنری عربی به فارسی
مُجَعَّد
مُجَعَّد
فُرمی، فِرفِری
دیکشنری عربی به فارسی
مُجَرَّد
مُجَرَّد
مُجَرّد، صِرفاً
دیکشنری عربی به فارسی
مُجَدَّد
مُجَدَّد
بازسازی شُدِه
دیکشنری عربی به فارسی
مُفَزَّع
مُفَزَّع
هَراسان، تِکان دَهَندِه
دیکشنری عربی به فارسی
مُعَزَّز
مُعَزَّز
تَقوِیت شُدِه
دیکشنری عربی به فارسی
مُمَزَّق
مُمَزَّق
پارِه پارِه، پارِه شُدِه، گُسَستِه، فَرسودِه
دیکشنری عربی به فارسی
مُمَزَّج
مُمَزَّج
مَخلوط، مُختَلَط
دیکشنری عربی به فارسی