رسانندۀ خبر یا پیغام، خبر دهنده، آگاه کننده، خبرگزار جاسوس، خبرچین، کسی که اخبار و اسرار کسی یا اداره ای یا مملکتی را به دست بیاورد و به دیگری اطلاع بدهد، جستجوکنندۀ خبر، هرکاره، ایشه، زبان گیر، متجسّس، آیشنه، راید، خبرکش، رافع
رسانندۀ خبر یا پیغام، خبر دهنده، آگاه کننده، خبرگزار جاسوس، خبرچین، کسی که اخبار و اسرار کسی یا اداره ای یا مملکتی را به دست بیاورد و به دیگری اطلاع بدهد، جستجوکنندۀ خبر، هَرکارِه، ایشِه، زَبان گیر، مُتَجَسِّس، آیِشنِه، رایِد، خَبَرکِش، رافِع
الک، وسیله ای گرد و دیواره دار با سطح سوراخ سوراخ معمولاً ریز که برای جدا کردن ناخالصی، گردها یا اجزای ریز و درشت حبوبات، آرد و امثال آن به کار می رود، موبیز، چاولی، غرویزن، غربال، پریزن، غربیل، تنک بیز، پرویزن، پرویز، گربال، پریز، تنگ بیز، آردبیز
اَلَک، وسیله ای گرد و دیواره دار با سطح سوراخ سوراخ معمولاً ریز که برای جدا کردن ناخالصی، گَردها یا اجزای ریز و درشت حبوبات، آرد و امثال آن به کار می رود، موبیز، چاولی، غَرویزَن، غَربال، پَریزَن، غَربیل، تُنُک بیز، پَرویزَن، پَرویز، گَربال، پَریز، تُنُگ بیز، آردبیز
آغاز گر بیناد گذار، دپیر دیپیر دبیر پناغ خلق کننده ایجاد کننده، نویسنده دبیر، خواننده و آورنده شعر از خویشتنمقابل منشد: (بیتی یا قطعه ای - که در بعضی از آن داعی منشد است و بعضی را منشی آورده شد) (جوامع الحکایات 27: 1) یا منشی فلک. عطارد
آغاز گر بیناد گذار، دپیر دیپیر دبیر پناغ خلق کننده ایجاد کننده، نویسنده دبیر، خواننده و آورنده شعر از خویشتنمقابل منشد: (بیتی یا قطعه ای - که در بعضی از آن داعی منشد است و بعضی را منشی آورده شد) (جوامع الحکایات 27: 1) یا منشی فلک. عطارد
منقا در فارسی: پاک کرده، مغز کرده چون بادام، دمکنده چون مویز، بیدانه انگور بیدانه پاک کرده شده، آنچه که مغز آنرا بیرون آورده باشند، انگوری که دانه های آنرا بیرون آورده باشند (تحفه حکیم مومن در ماده: زبیب) : (کشمش بیفکندند در مالن و منقی بر گرفتند) (چهار مقاله. 51) یا انگور منقی، نوعی انگور که حبه هایش شبیه انگور ریش بابا ولی کشیدگیش از آن بیشتر و نیز درشت تر است. باین ترتیب میتوان گفت که حبه های این انگور درشت ترین حبه ها در بین انواع انگور است و خوشه اش نیز از انگورهای دیگر طویلتر و فاصله بین حبه ها نیز بیشتر است. هسته هایش نسبه درشت است و در اطراف بروجرد و اصفهان فراوان میباشد. یا مویز منقی. مویزی که دانه اش را بیرون آورده و پاک کرده باشند
منقا در فارسی: پاک کرده، مغز کرده چون بادام، دمکنده چون مویز، بیدانه انگور بیدانه پاک کرده شده، آنچه که مغز آنرا بیرون آورده باشند، انگوری که دانه های آنرا بیرون آورده باشند (تحفه حکیم مومن در ماده: زبیب) : (کشمش بیفکندند در مالن و منقی بر گرفتند) (چهار مقاله. 51) یا انگور منقی، نوعی انگور که حبه هایش شبیه انگور ریش بابا ولی کشیدگیش از آن بیشتر و نیز درشت تر است. باین ترتیب میتوان گفت که حبه های این انگور درشت ترین حبه ها در بین انواع انگور است و خوشه اش نیز از انگورهای دیگر طویلتر و فاصله بین حبه ها نیز بیشتر است. هسته هایش نسبه درشت است و در اطراف بروجرد و اصفهان فراوان میباشد. یا مویز منقی. مویزی که دانه اش را بیرون آورده و پاک کرده باشند
سست کن سستار، نرمار، سست، نرم سست کننده، دارویی را گویند که بقوت حرارت و رطوبت خود قوام اعضای کثیفه المسام را نرم و مسامات آنرا وسیز بگرداند تا آنکه بسهولت و آسانی فضول مجتمعه و محتبسه در آنها دفع شود مانند ضماد شوید (شبت) و بذرکتان
سست کن سستار، نرمار، سست، نرم سست کننده، دارویی را گویند که بقوت حرارت و رطوبت خود قوام اعضای کثیفه المسام را نرم و مسامات آنرا وسیز بگرداند تا آنکه بسهولت و آسانی فضول مجتمعه و محتبسه در آنها دفع شود مانند ضماد شوید (شبت) و بذرکتان
منسوب به میخ خط میخی: نام خطی است که به علت شباهت علامات آن به میخ بدین نام خوانده می شود و ظاهراً از اختراعات سومریان است، سنگ نبشته های کهن آشوری و بابلی بدین خط است
منسوب به میخ خط میخی: نام خطی است که به علت شباهت علامات آن به میخ بدین نام خوانده می شود و ظاهراً از اختراعات سومریان است، سنگ نبشته های کهن آشوری و بابلی بدین خط است
سست کننده، دارویی را گویند که به قوت حرارت و رطوبت خود قوام اعضای کثیفه المسام را نرم و مسامات آن را وسیع بگرداند تا آن که به سهولت و آسانی فضول مجتمعه و محتبسه در آن ها دفع شود، مانند ضماد شوید (شبت) و بذر کتان
سست کننده، دارویی را گویند که به قوت حرارت و رطوبت خود قوام اعضای کثیفه المسام را نرم و مسامات آن را وسیع بگرداند تا آن که به سهولت و آسانی فضول مجتمعه و محتبسه در آن ها دفع شود، مانند ضماد شوید (شبت) و بذر کتان