منخر منخر سوراخ بینی. (دهار) (منتهی الارب) (آنندراج). سوراخ بینی. ج، مناخر. (ناظم الاطباء). بینی و گویند سوراخ آن. ج، مناخر. (از اقرب الموارد). هر یک از دو سوراخ بینی. تثنیۀ آن منخرین. (یادداشت مرحوم دهخدا). رجوع به منخرین شود لغت نامه دهخدا
منذر منذر آگاه سازنده، پند دهنده، ترساننده، از شخصیتهای شاهنامه، نام فرمانروای یمن در زمان یزدگرد پادشاه ساسانی فرهنگ نامهای ایرانی