جدول جو
جدول جو

معنی منافقت - جستجوی لغت در جدول جو

منافقت
دورویی کردن، نفاق ورزیدن، به هم خیانت کردن
تصویری از منافقت
تصویر منافقت
فرهنگ فارسی عمید
منافقت
(مُ فَ / فِ قَ)
دورویی. نفاق. منافقه: در مقابلۀ منافقت مصادقت و در معارضۀ مخالفت موءالفت و در مواجهۀ مداهنت مهادنت نهد. (منشآت خاقانی چ محمد روشن ص 233). رجوع به منافقه شود
لغت نامه دهخدا
منافقت
دورویی کردن نفاق ورزیدن، دورویی نفاق
تصویری از منافقت
تصویر منافقت
فرهنگ لغت هوشیار
منافقت
تزویر، دورویی، سالوس، ظاهرنمایی، نفاق
فرهنگ واژه مترادف متضاد
منافقت
ریاکاری
دیکشنری اردو به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از منافات
تصویر منافات
ناسازگاری، تضاد، مخالف هم بودن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از موافقت
تصویر موافقت
با هم سازش کردن، همراه شدن، سازگاری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از منافثت
تصویر منافثت
زیر گوشی با کسی حرف زدن، هم راز شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مرافقت
تصویر مرافقت
با هم دوست و رفیق شدن، همراه و همسفر بودن، همراهی و ملاطفت
فرهنگ فارسی عمید
هم چشمی کردن رقابت کردن، برقابت هم بچیزی رغبت کردن، رقابت، رغبت بچیزی برقابت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از موافقت
تصویر موافقت
هم رای شدن با یکدیگر هم فکر گردیدن، سازگار شدن، هم رایی، سازگاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منافتت
تصویر منافتت
جوشیدن (دیگ)، غضبناک شدن خشم گرفتن، جوشش، خشمناکی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منافثت
تصویر منافثت
زیر گوشی گفتن، با هم صحبت کردن، گفتگو مخاطبه: (بمجالست و منافثت اهل آن بقعه... تزجیت ایام نامرادی میکردم) (مرزبان نامه. تهران. . 1317 ص 9)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منافرت
تصویر منافرت
داوری کردن با هم در حسب و نسب افتخارکردن، داوری در حسب و نسب: (اکنون چون میخواهی ساخته باش این مناظره و منافره رالله) (مرزبان نامه. . 1317 ص 97)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منافات
تصویر منافات
از هم جدا بودن، خلاف یکدیگر بودن نقیض هم بودن، جدایی، خلاف
فرهنگ لغت هوشیار
منافقه و منافقت در فارسی دو رویی دو زبانی ماخی ابلوکی دورویی کردن نفاق ورزیدن، دورویی نفاق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرافقت
تصویر مرافقت
همراهی، همگامی، رفاقت کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منافقی
تصویر منافقی
نفاق دورویی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از موافقت
تصویر موافقت
((مُ فِ قَ))
سازش کردن، همراهی کردن، سازگاری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از منافرت
تصویر منافرت
((مُ فِ رَ))
در اصل و نسب به هم فخر کردن، از هم نفرت داشتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از منافثت
تصویر منافثت
((مُ فِ ثَ))
زیرگوشی گفتن، با هم صحبت کردن، پچ پچ کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از منافتت
تصویر منافتت
((مُ فَ یا فِ تَ))
جوشیدن (دیگ)، غضبناک شدن، خشم گرفتن، جوشش، خشمناکی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از منافات
تصویر منافات
((مُ))
یکدیگر را راندن و دور کردن، مخالفت، ضدیت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از موافقت
تصویر موافقت
هم داستانی، پذیرش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از موافقت
تصویر موافقت
Assent
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از موافقت
تصویر موافقت
assentiment
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از موافقت
تصویر موافقت
assentimento
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از موافقت
تصویر موافقت
zgoda
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از موافقت
تصویر موافقت
согласие
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از موافقت
تصویر موافقت
згода
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از موافقت
تصویر موافقت
instemming
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از موافقت
تصویر موافقت
Zustimmung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از موافقت
تصویر موافقت
consentimiento
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از موافقت
تصویر موافقت
assenso
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از موافقت
تصویر موافقت
सहमति
دیکشنری فارسی به هندی