معنی موافقت
موافقت
((مُ فِ قَ))
سازش کردن، همراهی کردن، سازگاری
تصویر موافقت
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با موافقت
موافقت
موافقت
هم داستانی، پذیرش
فرهنگ واژه فارسی سره
موافقت
موافقت
با هم سازش کردن، همراه شدن، سازگاری
فرهنگ فارسی عمید
موافقت
موافقت
هم رای شدن با یکدیگر هم فکر گردیدن، سازگار شدن، هم رایی، سازگاری
فرهنگ لغت هوشیار
موافقت
موافقت
Assent
دیکشنری فارسی به انگلیسی
موافقت
موافقت
assentimento
دیکشنری فارسی به پرتغالی
موافقت
موافقت
zgoda
دیکشنری فارسی به لهستانی
موافقت
موافقت
согласие
دیکشنری فارسی به روسی
موافقت
موافقت
згода
دیکشنری فارسی به اوکراینی
موافقت
موافقت
instemming
دیکشنری فارسی به هلندی