- ملج
- یکی از گونه های نارون که آنرا نارون سفید نیز گویند. این درخت را در تداول اهالی خراسان گرزم یا گرز یا گریز مینامند. سایر نامهای بومی این درخت عبارتند از: ملیج شلدار لوروت نارون کوهی لونگا قره آغاج غرغا رجبلی پشه خوار
معنی ملج - جستجوی لغت در جدول جو
- ملج
- اوجا، درختی جنگلی از نوع نارون با پوست سخت و شکاف دار و برگ های بیضوی نوک تیز، اوجه، قره آغاج، لو، لی، قره غاج، گل پردار
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
لگام گیر
جای پناه بردن، پناهگاه
لجام شده، کنایه از مطیع
لگام کرده شده، افسار زدن
اپستان، پناهگاه، جای پناه، پریشان، نا گزیر، جای پناه، پناهگاه: (... افضل و اکمل جهان ملجا و مرجع ایران محب الاولیا صاحب السعید محمد بن الجوینی) (اوصاف الاشراف)، جمع ملاجی. یا ملجا (ملجای) نوح. کوه جودی که کشتی نوح در آنجا فرود آمد. مجبور، مضطر
پارسی تازی شده آمله از گیاهان داروئی نباتی است میان شجر و گیاه که برگش چون مورد و میوه اش باندازه بار سرو است. ابتدا سبزاست و چون برسد سیاه و نرم گردد. چوب آن سخت و اندرون آن سپید و زرد مایل بسرخی و ریشه هایش باریک است و در طب مورد استعمال دارد صفیراء
آمله
آمله، درختی هندی به بزرگی درخت گردو، برگ هایش ریز و انبوه، میوه ای ترش مزه به اندازۀ آلو که دو نوع سیاه و زرد دارد
سد رنگ سد روی کسی که هر روز به رنگی در آید
آملج، آمله، درختی هندی به بزرگی درخت گردو، برگ هایش ریز و انبوه، میوه ای ترش مزه به اندازۀ آلو که دو نوع سیاه و زرد دارد
پناهگاه و جای پناه و مامن و امن
مرد خنده رو
اژدف زعرور آلج آلوی کوهی
دیرگاه واپسین پاس شب
خیزاب
توده، مردم
میهنی، مردمی، مردمانه
فرشته
لیز لغزان
برف
پنبه زنی، تابیدن، گرد ساختن نان بسیار خوار، شیر خرما
بخشش، فرو بردن نواله هراشه گیاهی است هراش آور (هراش قی)
اصرار و الحاح کننده
چمن، سبزه، مرغ، چمنزار
محل اجتماع گروهی از مردم
ملا اعلی: فرشتگان در عالم بالا، کنایه از عالم ارواح مجرده، عالم بالا
ملا اعلی: فرشتگان در عالم بالا، کنایه از عالم ارواح مجرده، عالم بالا
به ستوه آمدن، بیزاری، ملال
برف، قطره های منجمد شدۀ سفید، بلوری شکل و نرمی که از آسمان فرو می ریزد، فنجا
ثلج چینی (صینی): شوره، شورۀ قلم، در علم زیست شناسی تباشیر، باروت، سنگ سرمه
ثلج چینی (صینی): شوره، شورۀ قلم، در علم زیست شناسی تباشیر، باروت، سنگ سرمه
تخم گیاه، تخم و دانۀ هر گیاه
آمیختن، آمیخته کردن، در هم کردن